بررسی نظر کاربرا درباره دولینگو و بابِل: کدوم اپ زبان بهتره؟

خب بذار خیلی خودمونی برات توضیح بدم قراره راجع به چی حرف بزنیم! یه تحقیق جالب انجام دادن روی دوتا اپلیکیشن معروف آموزش زبان انگلیسی: «دولینگو» و «بابِل». ماموریتشون این بوده که بفهمن کاربرا واقعاً چی فکر می‌کنن و بازخوردشون چطوره. حالا بریم ببینیم چطوری این کار رو کردن و به چه نتایجی رسیدن.

اونایی که این تحقیق رو انجام دادن، اومدن به چیزی به اسم Dynamic Systems Theory یا به قول خودمون تئوری سیستم‌های پویا و نظریه اجتماعی-فرهنگی (Sociocultural Theory) تکیه کردن. یعنی چی؟ یعنی فرض کردن همه چی تو آموزش زبان، مخصوصاً با اپ‌ها، همزمان به عوامل مختلفی مثل شرایط فرد، فرهنگ و حتی محیط بستگی داره و همین باعث میشه رفتار کاربرا هی تغییر کنه.

برای اینکه تهش بفهمن مردم دقیقاً چی میگن، یه ترکیب از روش‌های مختلف استفاده کردن که بهش میگن «mixed-methods approach». یعنی فقط به یه روش بسنده نکردن. مثلاً:
– Sentiment analysis انجام دادن (اینی که کامنتا رو بررسی می‌کنن که لحنش مثبته یا منفی یا خنثی)
– Network analysis یعنی شبکه‌ای به ارتباط کلمات و مفاهیم نگاه کردن
– بررسی ویژگی‌های زبانی نظرات

دیتاشون چی بود؟ از هر اپلیکیشن ۱۹۰ تا ریویو (نظره کاربری) از پلتفرم‌هایی مثل گوگل پلی و اپ استور جمع کردن.

حالا نکات جالب:

از دل تحلیل‌ها چندتا نتیجه مهم دراومده. مثلاً:
– کاربرای Duolingo (دولینگو) بیشتر از گیمیفاید بودن برنامه خوششون اومده. یعنی خیلی بهشون احساس بازی و سرگرمی میداد. سادگیش و راحت‌بودن درس‌ها رو هم دوست داشتن.
– اما کاربرای Babbel بیشتر عاشق این بودن که ساختار یادگیری منظمی داره و توی آموزش فرهنگ و نکات واقعی زندگی هم وارد میشه. یعنی حس می‌کردن فقط لغت و گرامر نیست، یه چیزی فراتر ارائه میده.

تحلیل شبکه‌ای رو با نرم‌افزار Gephi انجام دادن. اگه اسمش برات ناآشناست، Gephi یه نرم‌افزار باحاله که می‌تونه ارتباطات داده‌ها رو به شکل شبکه نشون بده، مثلاً اینکه کدوم نظرا بیشتر تأثیر رو بقیه گذاشتن یا چه ترندهایی تو بازخوردا وجود داره.

یکی دیگه از نتایج بامزه‌شون اینه که عوامل «اجتماعی-فرهنگی» (یعنی چیزایی مثل تفاوت‌های فرهنگی، شرایط اجتماعی و نحوه تعامل آدما با تکنولوژی) خیلی روی برداشت کاربرا از هر اپ تأثیر داره. برای همین همیش میگن فقط به دکمه‌ها و ظاهر اپ فکر نکنین، ببینین واقعاً کاربرا تو چه محیطی و با چه ذهنیتی دارن ازش استفاده می‌کنن.

کل این تحقیق نشون داده که اگه تیمای طراحی اپ‌های آموزش زبان بیشتر گوش به حرف کاربرا بدن، این اپ‌ها هم قابل استفاده‌تر میشن، هم می‌تونن از نظر آموزشی بهتر باشن. به این میگن «learner-centered approach» یعنی طراحی با محوریت نیاز و تجربه خود زبان‌آموزا.

در کل، این مدل تحقیقات باعث میشه فاصله بین تئوری زبانی (همون چیزایی که تو زبان‌شناسی میگن) و استفاده واقعی تو تکنولوژی کمتر شه. ضمن اینکه دوباره ثابت شد بازخورد کاربرها طلاست و نباید ازش غافل شد. پس هر بار نقد و نظری نوشتی، بدون داری به بهتر شدن یه محصول کمک واقعی می‌کنی!

تهش هم این پیام رو میده که همه چی تو اپای آموزش زبان، فقط بحث شکل و ظاهر و ساختار درس دادن نیست؛ نزدیک شدن به دغدغه‌ها و تجربه واقعی کاربراست که می‌تونه معجزه کنه.
منبع: +