تابستونه و وقتش رسیده با یکی از خفنترین مدیرعاملهای دنیا درباره گریل (کبابپز!)های جدید گپ بزنیم. میخوام امروز باهاتون خیلی راحت و خودمونی درباره SharkNinja حرف بزنم؛ همون شرکتی که محصولاتش الان تو آشپزخونه خودت یا یکی از دوستات قطعا پیدا میشه. اسمش هم خیلی باحاله: ترکیبی از Shark (کوسه) و Ninja (نینجا)! مارک باروکاس، مدیرعاملش، مهمون برنامه بود و حسابی از رازهای موفقیت و مسیر عجیب و غریب شرکتشون گفت؛ مخصوصا چجوری با کاریزماتیکترین تفکرات، بازار لوازم خونه رو تکون دادن.
خب اول از همه، بدونی SharkNinja رو عملا با دو برند بزرگش میشناسن: Shark که یه زمانی فقط جاروبرقی بود، و Ninja که الان روی همه چی هست، از غذاساز گرفته تا کبابپز و حتی ماسک صورت LED! آره، درست شنیدی. هر دو برند الان سالی بالای ۳ میلیارد دلار فروش دارن؛ یعنی یه غول جهانی کاملن!
مارک اومد گفت: ما دنبال حل مشکلاتیم، اونم مشکلاتی که حتی خود مشتری حواسش بهش نیست. مثلاً دیدن مردم موقع جارو کردن با چاقو یا قیچی موهای پیچیدهشده دور برس رو درمیارن و بعدم میگن «نه بابا، این دستگاه عااالیه!». مارک میگه: همینو بردیم پیش مهندسها و یه برس جاروبرقی ساختیم که خودش موها رو تمیز میکرد و کلی هم فروش رفت و اول شد تو آمریکا. تازه این فقط یه نمونه بود؛ میگفت هر سال ۲۵ محصول کاملاً جدید تو کلی دستهبندی (حالا آشپزخونه یا حتی وسایل برقی آرایشی!) میسازن.
یه تیم وحشتناک بزرگ طراحی و مهندسی دارن؛ ۱۳۰۰ نفر فقط دارن رو این کار فکر میکنن! حالا Ethnographic research هم انجام میدن، یعنی میرن واقعا خونه مردم رو موشکافی میکنن تا بفهمن کسی مشکل عجیبی داره؟ و میگن ایدههای ما فقط از اتاق فکر در نمیاد، از خونه مردم درمیاد. حتی تو رستوران و مکانهای تجاری هم میرن تا ببینن خانومها و آقایون اونجا چگونه تمیز میکنن یا غذا درست میکنن.
یکی از سوالهای باحالی که مارک جواب داد: آقا، چجوری با هزینه تحقیق و توسعه سنگین و کلی کپیکار (مثلاً کارخانههای ارزون چینی و فروشندگان آمازون) رقابت میکنید؟! گفت ما ۷٪ درآمد سالیانه رو خرج R&D (همون تحقیق و توسعه!) میکنیم، در حالی که رقبا اکثراً زیر ۱٪. و توضیح داد که همیشه داریم دونبال «مشکل حلنشده» میگردیم و حاضر نیستیم فقط برند بچسبونیم روی یه محصولِ از قبل موجود.
یه اپروچ خیلی متفاوت دارن؛ مثلاً وارد بازار ابزارآلات نشدن چون گفتن: فعلاً هیچ نوآوری خاصی نداریم که بُرد داشته باشه. اما بازارهایی هم بوده که هشت سال طول کشیده تا بتونن درش انقلابی کنن، مثل تمیزکننده فرش Carptexpert که بعد از کلی ور رفتن تازه تونستن بسازنش و حسابی هم ترکونده تو بازار.
حالا بیاید از ساختار شرکتشون یه نگاهی بندازیم: تقریبا ۴۰۰۰ نفر پرسنل دارن. تو داخل هم سه بخش بزرگ دارن—Shark Home (برای وسایل خونه و تمیزکاری)، Shark Beauty (برای محصولات آرایشی ـ پوستی و مو) و Ninja (که مخصوص آشپزخونه و تازه Outdoor یعنی فضای باز هم شده). مثلاً Ninja الان کبابپز میزنه!
اینجا بحث گریلها جذاب میشه. Ninja اومد با FlexFlame اومد تو دنیای گریل (همون کبابپز)، که اولین گریلشونه و پر از تکنولوژی و فنآوریه. FlexFlame سهکارهست: با برق، گاز پیکنیکی (propane) و حتی یه فن سیکلونی (Cyclonic fan یعنی فنهای مخصوص تولید جریان هوا که کنترل بیشتری رو گرما و پخش دود ایجاد میکنه) کار میکنه. نتیجه اینه که میشه همزمان گریل، اسموکر، پیتزا پز، سرخکن و کلی کار دیگه تو یه دستگاه انجام داد. تازه مارک کلی تعریف کرد از اینکه چقدر تو عرضه جهانی شون موفق شدن؛ مثلاً همین Ninja Woodfire Grill پرفروشترین گریل برقی فضای باز دنیاست!
یه قلقی تو محصولاتشونه که خیلی جاها تکرار میشه: فن! مثلاً هسته اصلی جاروبرقیها و سرخکنهاشون هم همین فنهای کوچیک و پرقدرت. بخاطر همین تجربه زیاد از جاروبرقی تا فن و سرخکن باعث شده بتونن تو گریل هم نوآوری بدن. پیشنهاد من: اگه هرجا لوگوی Ninja رو دیدی، همیشه یه فن یا جریان هوا اون پشت هست!
در مورد چرخه عمر محصول هم جالب حرف زد: میگفت ما مثل شرکتهایی نیستیم که مردم رو مجبور به عوض کردن دستگاه کنن فقط چون زنگ زده یا از مد افتاده؛ بلکه با نوآوری مردم خودشون هیجان پیدا میکنن که نسخه جدید بگیرن—درست مثل گوشی آیفون! نمونهش سرخکنهاشون که اول تکظرفیتی بودن، بعد دوظرفیتی شدن و حالا Crispi رو دادن که سایزش اندازه یه جعبه غذای کوچیکه و میشه هرجا برد و غذا رو تو دفتر یا مدرسه خوشمزه درست کرد.
در مورد نرمافزار (Software) هم مارک توضیح داد یه بخشی تیم داخلی دارن و بخشیش را حتی Out-source میکنن. چون تنظیم اپ با سختافزار خیلی پیچیدهست (برخلاف مثلاً فقط برنامه برای گوشی)، پس هم خود شرکت هم شرکتهای خارجی درگیر توسعه و پشتیبانیشن. مخصوصاً واسه اینکه ویژگیهای هوشمند دستگاهها کار کنه و مشتری بعد چند سال اذیت نشه.
از بحث تبلیغات اگه بگم: SharkNinja بیشتر از ۷۰۰ میلیون دلار (!) در سال فقط خرج تبلیغات میکنه—یعنی ۱۱٪ کل فروششون. تازه حالا اکثراً این پول میره برای همکاری با اینفلوئنسرها تو اینستاگرام، تیکتاک، یوتیوب و حتی Reddit و Pinterest، نه تلویزیون! مارک قبلا خودش با اینفو-مرشالها (Infomercial یعنی برنامههای تبلیغاتی بلندمدت تلویزیونی که قدیما پر بود ازش) کار میکرد. الان اما تمرکزشون تولید محتوای جذاب با همکاری تولیدکنندههای محتواست. حتی دنبال تمدید مشارکت با بهترینها و حذف همکاری با اونایی که تاثیر خاصی ندارن هستن. یعنی حالا معیارهایی مثل لایک، کامنت، شیر کردن و «نوع» کامنتها مهمتر از فقط تعداد بازدیدهاست.
در مورد سقوط اقتصاد اینفلوئنسرها هم صحبت شد. مارک اعتقاد داشت که صرفا تعداد زیاد تولیدکننده، یعنی خلوتتر شدن صحنه برای باکیفیتها. فکر میکنه در آینده فقط کسایی که واقعاً محتواشون جذابه باقی میمونن و بقیه مجبور میشن خودشونو ارتقا بدن یا کنار بکشن.
یادآوری جالب: مارک گفت هرجایی که مصرفکننده مزاحمته، ما اونجا باید باشیم؛ چه در شبکههای اجتماعی، چه سایتها، چه رویدادهای تجربی (مثلاً تبلیغ برندشون روی ماشین مسابقهی F1 فیلم برد پیت!). خلاصه دنبال اینه که با فرهنگ مردم قاطی بشن، نه فقط تبلیغات پخش کنن.
در آخر، از آینده پرسیدن و اینکه چه محصولی هیجانانگیز قراره بیاد؟ مارک گفت واقعاً دوست دارم بیشتر درباره Beauty حرف بزنم؛ چون دخترام کلی از محصولات جدید مراقبت پوست و مو استقبال میکنن و زنم عاشق لوازم آرایشی جدیده! همینطور نوآوریهای جنجالی تو آشپزخونه مثل Luxe Café و دستگاههای قهوه و بستنیساز و دستگاه نوشیدنیسازهای جدید.
به نظر من، SharkNinja نمونهی یه شرکت امروزیه که موفقیتش رو روی حل مشکلات واقعی مردم، ایدهپردازی خلاقانه، تیمهای مهندسی حرفهای، و بازاریابی خفن با پتانسیل جهانی بنا کرده. فرقی نمیکنه جاروبرقی بگیری، سرخکن یا حتی کبابپز و ماسک LED؛ میدونی که پشتش کلی مهندس خلاق و مشتاق و کلی تحقیق میخوابه تا تو زندگیت خوشحالتر و راحتتر باشی.
اگه کنجکاوی شدی درباره یکی دیگه از محصولاتشون یا فلسفهشون بدونی، فقط کافیه SharkNinja رو تو اینستاگرام، یوتیوب یا تیکتاک سرچ کنی؛ بعید میدونم ظرف دو دقیقه یه ویدیوی ویروسی ازشون نبینی! خلاصه اینکه SharkNinja رو باید جدی بگیری—همیشه منتظر یه سورپرایز ازش باش!
منبع: +