چطور مربی‌های اسنوبورد با آموزش درست، باعث میشن شاگردا تو کلاس بمونن؟!

خب بذار اول یه چیزی بهت بگم: بعد از المپیک زمستانی ۲۰۲۲ پکن، کلاً یه موج خفن علاقه به ورزش‌های زمستونی راه افتاد، مخصوصاً اسنوبورد که کلی طرفدار پیدا کرد. اما یه چالش اساسی هست! مربی‌های اسنوبورد توی چین هنوز آموزش درست و حسابی ندیدن و سوادشون سطحیه، واسه همین خیلی وقت‌ها کیفیت آموزش پایین میاد و تجربه‌ی شاگردا رو خراب می‌کنه. معلومه دیگه، اینجوری اوضاع برای رشد ورزش اسنوبورد توی چین اصلاً خوب نیست!

حالا سوال اینجاست: چی میشه که بعضی شاگردا بعد از چند جلسه می‌رن و دیگه پشت سرشون رو هم نگاه نمی‌کنن، ولی بعضیا حسابی جذب می‌شن و ادامه می‌دن؟ چند تا آدم باهوش اومدن تحقیق کردن که بررسی کنن واقعاً چه چیزی تو رفتار و مهارت مربی‌ها باعث میشه شاگردا علاقه‌مند بمونن و بازم بیان کلاس.

برای این کار، اومدن از ۲۵۰ نفر اسنوبوردباز که توی ۲ تا پیست معروف چین بودن پرسشنامه گرفتن؛ یعنی هم ازشون مستقیم پرسیدن، هم خودشون از نزدیک کار مربی‌ها رو نگاه کردن. بعدش با روش‌های آماری مختلف (مثل تحلیل رگرسیون که یعنی بررسی اثرگذاری یه عامل رو روی دیگری) این دیتاها رو آنالیز کردن.

تحقیق‌شون یه مدل سه بُعدی ساخته برای مهارت‌های مربیگری:

  1. تعامل و فیدبک آموزشی (TIF): یعنی مربی چطور با شاگرد برخورد می‌کنه و چقدر بهش بازخورد مفید میده. (بازخورد یا Feedback یعنی همون راهنمایی و نظردهی که بهت نشون بده کجا خوب بودی و کجا می‌تونی بهتر شی)
  2. راهنمایی و بهینه‌سازی حرکت (MGO): مربی چطور تکنیک‌های حرکت رو نشون میده و کمک می‌کنه حرکاتت رو درست‌تر اجرا کنی. (مثل وقتی معلم شِمش میاد و دقیقاً مسیر و نحوه خم کردن بدن رو نشونت میده)
  3. ارزیابی و شخصی‌سازی اثربخشی (EAC): مربی میاد عملکرد هر نفر رو جدا بررسی می‌کنه تا بفهمه هرکس دقیقاً چی لازم داره و آموزش رو برای هر نفر سفارشی می‌کنه. (شخصی‌سازی یعنی یادگیری با توجه به نیازهای خاص هر شاگرد)

اینا رو که گذاشتن کنار هم، دیدن این سه تا بخش، به خصوص اگه با رضایت کلی شاگردا همراه باشه، تاثیر خیلی زیادی داره که مردم بخوان کلاس رو ادامه بدن یا نه (شاخص R2 توی مدل‌شون 0.754 شده بود—یعنی یه اثرگذاری قوی از این عوامل).

یه نکته جالب که تحلیلشون نشون داد این بود: توی شاگردایی که انگیزه‌شون کمه و احتمال انصراف‌شون بالاست، “تعامل آموزشی” و “راهنمایی حرکت” خیلی اثر داره، کاری می‌کنه احساس حمایت کنن و مشتاق بمونن. اما هرچی سطح علاقه و وفاداری شاگرد بالاتر می‌ره، “ارزیابی و شخصی‌سازی” مهم‌تر میشه، چون دوست دارن دقیقاً متناسب با نیاز خودشون آموزش ببینن و پیشرفت کنن. اونایی هم که خیلی ته دل‌شون راضی نیستن بیشتر از همه تحت تاثیر رضایت کلی قرار می‌گیرن؛ پس اگه کسی اول کار حس خوبی نگیره، احتمال خیلی زیاد دیگه نمیاد کلاس.

کلاً این تحقیق نشون داده اون نظریه معروف Self-Determination Theory (یعنی نظریه خودتعیینی که روی نیازهای روانی مثل احساس تعلق و پیشرفت تاکید داره) تو ورزش‌های فضای باز مثل اسنوبورد هم کاربرد داره. نتیجه اصلی هم اینه: مربی موفق باید همه نوع شاگرد رو بشناسه و مدل آموزش‌ش رو متناسب با شرایط هر گروه تنظیم کنه—یعنی یه کوچ سازگار و باهوش لازمه! این کار هم وفاداری رو بالا می‌بره هم باعث میشه روز به روز آدمای بیشتری تحت تاثیر تجربه‌ی خوب‌شون تو ورزش‌های زمستونی بمونن و ادامه بدن.

پس دفعه بعد که می‌خواین اسنوبورد برید، خوب نگاه کنین مربی‌تون تو این سه مورد چقدر حرفه‌ایه؛ شاید اصلاً دلیل علاقه یا بی‌حوصلگی‌تون همینا باشن!

منبع: +