خب بیا امروز با هم بریم ببینیم چی چیزایی باعث میشه سالمندان تو شهری مثل دونگوان چین حس خوبی داشته باشن. دونگوان از اون شهرای پرسرعت و صنعتی شده که کلی آدم از همهجای چین واسه کار و زندگی اومدن اونجا. توی این تحقیق جالب، اومدن حس خوب یا همون رفاه ذهنی سالمندانِ بومی (یعنی اونایی که خود دونگوانی هستن) و سالمندان مهاجر (یعنی اونایی که از شهرای دیگه اومدن) رو مقایسه کردن.
این تحقیق تقریباً داستان زندگی ۳۸ سالمند تو یکی از محلههای دونگوان به اسم تانگشیا رو بررسی کرده. از این ۳۸ نفر، ۲۶ نفرشون بومی بودن و ۱۲ نفر مهاجر بودن. واسه اینکه بفهمن دقیقاً چی تو ذهنشونه، با هرکدوم یه مصاحبه مفصل و دوستانه داشتن (که بهش میگن مصاحبه نیمهساختاریافته، یعنی یهجور گفتوگوی هدایتشده اما نسبتاً راحت و باز). واسه تحلیل دادهها از نرمافزاری استفاده کردن به اسم NVivo (ابزاری که به محققها کمک میکنه راحتتر حرفهای مصاحبهشوندهها رو دستهبندی کنن). شرکتکنندهها رو هم با شیوه گلولهبرفی گرفتن، یعنی هرکی کسی رو معرفی کرد و این چرخه ادامه داشت تا دیگه حرف تازهای تو مصاحبهها پیدا نشد (به این میگن اشباع داده).
حالا بیاییم سر اصل مطلب: چه چیزایی بیشتر روی حال و وضع روانی سالمندان اثر میذاره؟ محققها پنج موضوع اصلی پیدا کردن:
-
وضعیت جسمانی: خب معلومه! سلامتی مهمترین چیزه. همه تقریباً بدون استثنا گفتن اگه سالم باشیم، از زندگی کیف میکنیم.
-
روابط خانوادگی: اینکه دور همدیگه باشن و خانواده کنارشون باشه، واسهشون خیلی تاثیر داره. خیلیها گفتن جمع شدن خانواده براشون از هرچیزی مهمتره.
-
شرایط اولیه زندگی: یعنی اینکه یه خونه و امکانات اولیه زندگی داشته باشن.
-
سازگاری با محیط: مثلاً اینکه چقدر اون محیط یا شهر جدید براشون آشناست، یا چقدر راحت میتونن خودشونو با شرایط جدید هماهنگ کنن.
-
حس امنیت در زندگی: اینکه مثلاً بدونن بیمه دارن یا حمایت اجتماعی شامل حالشون میشه.
یه نکته جذاب این بود که هر دو گروه (چه بومیهای دونگوان، چه مهاجرها) معمولاً خودشونو آدمهای خوشحال و راضی میدونستن، ولی مهاجرها نسبتاً رضایتشون کمتر بود. چرا؟ چندتا دلیل داشت:
-
مشکلات بیمه درمانی: مهاجرها نمیتونستن به خوبی بومیها از بیمه درمانی استفاده کنن. اینجا بیمه درمانی یعنی همون خدماتی که اگه مریض شدی، هزینه دکتر و بیمارستانت رو تا حدی پوشش میده. خب وقتی اینو نداری یا دردسر داره، معلومه نگرانی بیشتری میاری.
-
کمتر بودن فعالیتهای اجتماعی: خیلی از مهاجرها گفتن کمتر با بقیه در ارتباط هستن و فعالیت گروهی یا اجتماعی براشون کمه. باعث میشه گاهی حس تنهایی کنن.
-
سختتر بودن جا افتادن تو اجتماع: برعکسش، سالمندان بومی به خاطر شبکههای اجتماعی قویتری که داشتن (یعنی کلی دوست و آشنا و همسایه قدیمی) و همینطور حمایتهای درستِ محلی، حس امنیت و راحتی بیشتری داشتن.
حالا نکته جدید و مهم این تحقیق چی بود؟ اکثر مطالعات قبلاً فقط روی سالمندان یا فقط روی کارگران مهاجر تمرکز داشتن. این تحقیق اما اومد این دو گروه سالمندان رو رودررو مقایسه کرد، یعنی مقایسه کرد سالمندای بومی با مهاجر دقیقا چه فرقایی دارن و مهاجرها با چه چالشهایی روبهرو میشن. این خیلی اهمیت داره چون جمعیت چین داره پیرتر میشه و مدام آدمای بیشتری به این شهرها مهاجرت میکنن.
نتیجه مهم: لازمه شهرها (مخصوصاً جاهایی که مهاجر زیاد دارن) فضا و فرصت بیشتری واسه مشارکت اجتماعی سالمندان مهاجر درست کنن؛ مثلاً کارگاهها یا جمعهای دوستانه براشون بذارن. یا بیمه درمانی رو جوری قرار بدن که قابل حمل باشه، یعنی آدم هرجا رفت، اون بیمهاش همراهش باشه و فقط مخصوص شهر خودش نباشه. خلاصه، باید سیاستها بهروز بشن تا همه سالمندا حس خوبی از زندگیشون داشته باشن.
این تحقیق میتونه راهنمای سیاستگذارها باشه تا بتونن روی رفاه و خوشحالی سالمندان (چه مهاجر چه بومی) بهتر سرمایهگذاری کنن. مخصوصاً الان که چین داره وارد دوران سالخوردگی جمعیتش میشه و این موضوع براش خیلی مهمه!
منبع: +