خب بذار یه داستان برات تعریف کنم درباره یه چیزی که خیلیهامون تجربهش کردیم؛ رابطه بین معلم و دانشآموز! مخصوصاً اگه پای بچههایی وسط باشه که بهشون نیازهای ویژه آموزشی میگن. منظور بچههایی هست که مثلاً مشکل یادگیری، اوتیسم یا هر نوع نیاز خاص دیگه دارن و آموزش براشون فرق میکنه. این رابطه معلم و دانشآموز خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر کنی روی موفقیت تحصیلی و حال روحی بچهها تأثیر میذاره.
حالا دانشمندا اومدن دقیقتر نگاه کردن که چی باعث میشه این رابطه کیفیتش خوب بشه، یعنی مثلاً دانشآموز حس کنه معلمش بهش نزدیکه و واقعاً براش مهمه. سه تا نکته رو پررنگ کردن: یکی “قدرت ذهنیسازی یا Mentalization” یعنی اینکه معلم بتونه خودش رو جای دانشآموز بذاره و فکرها و احساساتش رو بفهمه. مثلاً بدونه وقتی دانشآموز ساکته، شاید واقعاً ناراحته و فقط درس بلد نیست، نه اینکه اصلاً هیچ علاقهای نداره. دوم، مهارت کنترل هیجانهای معلم؛ یعنی بتونه وقتی عصبیه یا خستهست، خودشو کنترل کنه و سر بچهها داد نزنه. سوم هم “صمیمیت رابطه” که مشخصه یعنی معلم و دانشآموز با هم راحت و نزدیک باشن.
تو این تحقیق جالب، یه تیم رفته سراغ معلمای آموزش ویژه (یعنی اونایی که با بچههای با نیاز ویژه سر و کار دارن) و بررسی کرده که این چیزا تو اونا چطوریه، مخصوصاً تفاوت زن و مردها رو هم چک کرده! نتیجه جالب بود: معلمای زن نسبت به مردا بیشتر پیگیرن که بفهمن بچه چه حسی داره یا چی تو ذهنشه و کمتر اشتباه برداشت میکنن. یعنی کمتر پیش میاد فکر کنن دانشآموز بیادبه، در حالی که شاید فقط ترسیده یا خجالتیه.
بخش دوم تحقیق این بوده که دقیقاً چی باعث میشه این حس صمیمیت بین معلم و شاگرد بیشتر بشه. اونا فهمیدن اون معلمایی که بهتر میتونن حالت روحی دانشآموز رو حدس بزنن و مطمئنترن در مورد احساسات بچهها، تو رابطهشون با بچهها نزدیکتر و صمیمیتر عمل میکنن. برعکس، اونایی که کنترل احساساتشون ضعیفه یا هی اشتباه میزنن تو فهم حال طرف مقابل، خب رابطهشون سردتر و رسمیتر میشه و صمیمیت کمتره.
در واقع، اگه یه معلم بتونه با خودش کنار بیاد (یعنی خوب هیجاناشو مدیریت کنه) و خودش رو جای دانشآموز بذاره (همون Mentalization که قبلاً گفتم)، احتمال اینکه سر کلاس و خارج کلاس به بچه نزدیکتر بشه و بچه هم حس خوبی داشته باشه، خیلی بالاتر میره. این یعنی عملکرد دانشآموزا بهتر میشه و حال روحیشون هم خوب میمونه، مخصوصاً تو بچههایی که به مراقبت بیشتری احتیاج دارن.
در آخرش هم محققها گفتن که به تحقیقهای بیشتری نیاز دارن تا بهتر بفهمن تو این رابطهها واقعاً چه خبره؛ مثلاً با ابزارای جدیدتر و دقیقتر که بتونن همه جوانب رو بسنجن. خلاصه که رابطه معلم و شاگرد، مخصوصاً تو کلاسهای ویژه، کلیدیه و هرچقدر معلم تو ذهنخوانی و کنترل احساس خودش قویتر باشه، نتیجهش یه کلاس گرم، پُرپذیرش و دوستداشتنیه!
منبع: +