بچهها سلام! امروز میخوام درباره یه موضوع جالب حرف بزنم که احتمالاً اسمش رو کمتر شنیدید: تلهریهابیلیتشین (Telerehabilitation). یه کم پیچیده به نظر میاد، ولی قول میدم سادهاش کنم. تلهریهابیلیتشین یعنی توانبخشی از راه دور؛ همون فیزیوتراپی و تمرینات درمانی که قبلاً باید حتماً حضوری میرفتی کلینیک، الان از طریق اینترنت و موبایل و اینا انجام میشه.
حالا تحقیقِ باحالِ جدیدی اومده که میگه این روش واقعاً تو کشورای در حال توسعه مثل ایران، هندوستان، کشورهای آفریقایی و… چه تاثیری رو بیماران مغزی و عصبیشون داشته. خب وقتی میگم “بیماران مغزی و عصبی” یعنی کسایی که مثلا سکته مغزی (Stroke)، اماس (Multiple Sclerosis: یعنی بیماریای که سیستم عصبی رو درگیر میکنه)، یا پارکینسون (نوعی بیماری مغزی که باعث لرزش و کندی حرکت میشه) دارن. تو این کشورا اکثرِ آدمایی که این مریضیها رو میگیرن همونایی هستن که دسترسی راحت به مراکز درمانی ندارن، یعنی خیلیا شون شهرای کوچیک یا روستا زندگی میکنن و کلی مسیر و هزینهی رفت و اومد دارن.
حالا یه تیم محقق از چند تا کشور مختلف، تحقیق کردن که آیا این تلهریهابیلیتشین واقعاً به درد میخوره یا فقط تو شعار قشنگه؟ برای این کار، سیستماتیک ریویوو (Systematic Review، یعنی جمعبندی کلی تحقیقات درست و حسابی قبلی) انجام دادن و فقط تحقیقات درست و حسابی (Clinical Trials: آزمایشهای بالینی که با قواعد علمی سفت و سخت انجام میشن) رو بررسی کردن.
برای اینکه تحقیقشون دقیق باشه، اومدن منابع پزشکی معروف مثل PubMed و EMBASE و Cochrane رو شخم زدن (یه جور موتور جستجوی عظیم مقالات پزشکین)، مطالب از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۴ رو بررسی کردن و کلیم واژه و روش جستجو ساختن.
در نهایت از بین ۴۳۰ تا مقاله، فقط ۱۶ تاش شرایط لازم رو داشت تا وارد این بررسی بشن. جالبه بدونید بین این ۱۶ تا تحقیق، روشهایی که واسه تلهریهابیلیتشین استفاده شده، خیلی متفاوت بود: از نظر محتوا، میزان تمرینات، نوع برگزاری (مثلاً فقط ویدئو یا ترکیبی با پیامک)، و حتی مدت پیگیری مریضها. بخاطر همین تفاوتا (که بهش میگن Heterogeneity یعنی ناجور بودن روشها با هم)، محققان تصمیم گرفتن به جای اینکه همه رو با هم ترکیب کنن و یه عدد واحد دربیارن، بیشتر توضیح بدن و تحلیل روایی (Narrative Analysis یعنی توضیح توصیفی و موضوعی) انجام بدن.
حالا برسیم به اصل مطلب: نتیجه چی شد؟ بررسیها نشون داد که تلهریهابیلیتشین میتونه کارایی و اثری داشت باشه که با روشهای حضوری سنتی برابری میکنه یا حتی تو بعضیا بهتر هم بوده! یعنی کسایی که از راه دور و با ویدیو و اینا توانبخشی گرفتن، روی سلامتشون تاثیر مثبت دیده شده.
ولی یه نکته مهم این وسط هست: فقط حدود یک سومِ این تحقیقها برای پیگیری بلندمدت، دوباره بیمارا رو بررسی کردن (یعنی بعد چند وقت برگشتن سراغشون که ببینن اوضاعشون چطور شده). تازه تو همون تعداد محدود هم فقط بعضی نتایج اثر مثبتش رو نشون میداد. خلاصه معلوم نیست این تاثیرات واقعاً موندگاره یا فقط کوتاهمدته.
جمعبندی محققین این بود که تلهریهابیلیتشین واقعاً میتونه واسه بیماران مغزی و عصبی تو کشورای کمدرآمد (Low and Middle Income countries یا LMICs، یعنی کشورایی که زیاد پولدار نیستن مثل کشورهای آفریقایی، آسیایی، آمریکای لاتین و حتی بعضی جاهای ایران خودمون) امیدبخش باشه. ولی هنوز اطلاعات کافی و دقیقی نداریم که بدونیم تو بازه طولانی واقعاً جواب میده یا نه. یعنی اگه قرار باشه این روش رو وارد برنامههای رسمی سلامت و درمان کشورها کنیم، حتما باید تحقیقهای دقیقتر و بلندمدتتر انجام بدیم.
در کل، این تحقیق نشون میده اگه تلهریهابیلیتشین درست و حسابی اجرا بشه و شرایطش رو داشته باشی (مثلاً داشتن اینترنت و گوشی هوشمند)، احتمال زیاد میتونه کلی از مشکلات دسترسی به درمان و توانبخشی تو مناطق محروم رو کم کنه و زندگی آدمایی که مریضیای مغزی دارن رو بهتر کنه. اما… باید حواسمون باشه حرف آخر رو هنوز دادههای بلندمدت و تحقیقات قویتر میزنن!
پس اگه روزی شنیدی فلان جا میخوان تلهریهابیلیتشین راه بندازن، بدون ایده خیلی خوبیه—but باید هنوز صبر کنیم تا مطالعات بیشتر و دقیقتر انجام شه و بعد سیاستگذاریش کنیم.
منبع: +