نظر و تجربه‌ی تراپیست‌ها درباره درمان PTSD: قراره برات تعریف کنم چی کار می‌کنن!

خب بچه‌ها، امروز می‌خوام درباره یه تحقیق جالب حرف بزنم که درباره اینه تراپیست‌ها (یعنی همون درمانگرهای روانشناسی‌ای که با آدمای دچار مشکلات روانی کار می‌کنن) وقتی با کسانی سروکار دارن که PTSD دارن، دقیقاً چه تکنیک‌هایی رو استفاده می‌کنن و اصولاً نظرشون چیه.

PTSD یا اختلال استرس پس از سانحه یکی از اون مشکلاتیه که بعد از یه رویداد وحشتناک برا بعضیا پیش میاد. حالا درمانش کلی روش داره، اما محقق‌ها تو این تحقیق رفتن سراغ دوتا روش معروف: یکی CBT یا همون درمان شناختی-رفتاری (یعنی یه روشی که میاد افکار و رفتارای مشکل‌ساز رو پیدا می‌کنه و تغییر میده) و یکی هم EMDR که مخفف Eye Movement Desensitization and Reprocessing هست، یعنی یه جور درمان که با حرکات چشم و انواع ترفندها می‌خواد خاطرات بد رو کمتر آزاردهنده کنه.

خب، توی این تحقیق، حسابی با تراپیست‌هایی که تو کلینیک کار می‌کنن مصاحبه کردن. یعنی واقعاً رفتن پرسیدن: خب، شما وقتی با مراجعه‌ای که PTSD داره طرف هستی، از چه تکنیک‌هایی استفاده می‌کنی؟ نظرت درباره اون تکنیک چیه؟ آیا دوستش داری یا نه؟ و کلی سؤال دیگه.

نکته‌ی جالب اینجا بود که خیلی از تراپیست‌ها روش‌ها رو اونجوری که تو کتاب‌ها نوشته نشده به کار می‌برن! یعنی چی؟ یعنی مثلاً CBT و EMDR رو قاطی می‌کنن و سعی می‌کنن چیزی رو اجرا کنن که خودشون فکر می‌کنن بیشتر به درد مراجعه‌شون می‌خوره. به این می‌گن رویکرد client-centered یعنی محوریت رو گذاشتن روی نیاز و شرایط هر آدم، نه صرفاً دستورالعمل خشک و تئوری.

راستی exposure هم خیلی اسمش میاد. اکسپوژر یعنی چی؟ یعنی تکنیک‌هایی که طرف رو کم‌کم با خاطرات یا موقعیت‌های استرسی روبه‌رو می‌کنه تا ترسش کمتر شه. حالا جالب اینه، خیلی از درمانگرا به این می‌گن in vivo exposure که یعنی آدمو توی موقعیت واقعی یا شبیه‌سازی‌شده قرار می‌دن تا بر ترسش غلبه کنه. اما خب، خیلی‌ها با این روش حال نمی‌کردن و اصلاً روشش رو راحت اجرا نمی‌کردن.

یه نکته‌ی باحال دیگه این بود که بعضیا اومده بودن EMDR رو شبیه نوعی اکسپوژر خیالی (imaginal exposure، یعنی رفتن تو فکر و تصور موقعیتای ترسناک) استفاده کنن. انگار که دارن با EMDR، مراجعه‌شون رو توی ذهن خودش با خاطره یا ترسش مواجه می‌کنن، ولی بدون این‌که لازمه بره واقعاً تو اون شرایط.

این تحقیق نشون می‌ده که خیلی از تراپیست‌ها دیگه راه خودشون رو پیدا کردن و صرفاً از دستورالعمل‌های خشک درمان پیروی نمی‌کنن، بلکه سعی می‌کنن هرکاری که فکر می‌کنن برای مراجعه‌شون بهتره رو انجام بدن. البته مقاومت و تردید برای پیاده‌کردن بعضی تکنیک‌ها و تفسیرهای مختلف از یه روش هم هنوز کلی وجود داره.

در نهایت، این نتایج کمک می‌کنه بهتر بفهمیم چه چیزی باعث می‌شه درمان PTSD اثربخش‌تر بشه و درمانگرها واقعاً چجوری عمل می‌کنن. تازه، چندتا موضوع تازه هم درآوردن که می‌تونه مسیر تحقیقات آینده رو تعیین کنه یا راه بهتری برای آموزش درمانگرها پیشنهاد بده.

خلاصه، اگه دوست داشتی بدونی تو ذهن تراپیستا چه خبر بوده موقع کار با آدمای دچار PTSD، این تحقیق یه جورایی پشت‌پرده رو نشونمون داده و کمکت می‌کنه بفهمی راه و رسم واقعی کار تو کلینیک‌ها چطوریه! 😉

منبع: +