سه حالتی که بحثا تو شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرن: از شوکه بودن تا جوک ساختن!

تا حالا دقت کردی وقتی یه بحران یا داستان پرحاشیه تو شبکه‌های اجتماعی راه می‌افته، چه احساساتی بیشتر از همه دیده می‌شن؟ خب، تو ماجرای “سر موش و گردن اردک” که در سال ۲۰۲۳ تو شبکه‌های اجتماعی چین ترند شده بود، کلی حرف و حدیث پیش اومد! کلی تحقیق انجام دادن تا بفهمن مردم دقیقاً چه جوری به این موضوع واکنش نشون دادن و چه بحث‌هایی شکل گرفت.

اول بذار یه توضیح کوچولو بدم: تو این تحقیق از روشای مختلفی استفاده کردن. یکی از اون رو‌ش‌ها LDA topic modeling بود، یعنی روشی برای کشف تم‌ها و موضوعاتی که بیشترین استفاده رو داشتن تو پیام‌ها. بعدش هم با یه مدل به اسم TextCNN، که یه جور الگوریتم یادگیری ماشینی واسه تحلیل احساسات تو متنه (یعنی می‌فهمه نویسنده شاده یا عصبانی یا حالش از چیزی بهم خورده)، پست‌ها رو بررسی کردن. یه سری تحلیل کیفی هم روش انجام دادن تا ته ماجرا رو دربیارن!

نتیجه چی شد؟ سه تا احساس قوی تو این بحث‌ها بیشتر از بقیه دیده می‌شد: حالت تهوع (حس چندش و نفرت از موضوع)، عصبانیت و خنده و طعنه (یعنی مردم با اوضاع جوک ساختن یا مسخره‌اش کردن). از اون‌ور هم سه تا موضوع همیشه وسط بحث بودن: خود غذا (که خب اصل داستان هم همینه)، اعتماد (که ملت دیگه اعتمادی به غذای بیرون نداشتن)، و قدرت (که کی باید جواب بده و مسئول کیه؟).

ولی نکته جذاب ماجرا اینجاست که این احساسات و موضوعات فقط در کنار هم نبودن، بلکه با هم ترکیب می‌شدن و تو یه پروسه اجتماعی-روانشناختی تکامل پیدا می‌کردن. محقق‌ها به این پروسه سه تا اسم دادن:

۱. Awakening (بیداری): یعنی اون لحظه‌ای که ملت احساس می‌کنن یه چیزی خیلی داغونه و بحث رو شروع می‌کنن. یه جور شوکه شدنه، وقتی برای اولین بار خبر سر موش و گردن اردک رو می‌شنوی!

۲. Condensation (تراکم): بعدش کم کم بحث‌ها متمرکز می‌شن روی چند تا موضوع اصلی. مثلاً ملت دیگه فقط درباره غذا حرف نمی‌زنن، میان وسط می‌گن پس اعتماد چی شد؟ کی جوابگوئه؟ یا شروع می‌کنن توییت زدن درباره قدرت و مسئول‌ها.

۳. Sedimentation (رسوب‌گذاری): اینجا دیگه بحث‌ها خسته‌کننده نمی‌شن، ولی جا می‌افتن. یه بخشی از فضای ذهنی مردم می‌شن و تبدیل می‌شن به طنز یا مثل یه خاطره جمعی تو ذهن ملت جا خوش می‌کنن.

این پروسه‌ها رو با یه نگاه روانشناسی اجتماعی یا همون psychosocial anchoring بررسی کردن (یعنی اینکه آدم‌ها چجوری تو ذهن و جامعه‌شون چیزای جدید رو هضم می‌کنن و با احساساتشون قاطی می‌کنن).

آخرش چی؟ این نتیجه مهم رو گرفتن که اگه می‌خوایم تو بحث‌های امنیت غذایی یا هر بحران دیگه‌ای تو فضای مجازی اصولی‌تر حرف بزنیم یا مدیریت کنیم، باید بفهمیم مردم واقعاً چه احساسی دارن و بحث‌ها چطور رشد می‌کنن. اینطوری شرکتا یا نهادهای مدیریت بحران می‌تونن پیام‌هایی بدن که هم دل مردم رو به دست بیاره، هم سریع‌تر بحران رو جمع کنه.

در کل، داستان سر موش و گردن اردک فقط یه بحران غذایی نبود؛ یه مدل مینیاتوری از اینه که ملت تو شبکه‌های اجتماعی چطوری با شوک، عصبانیت، بی‌اعتمادی و حتی شوخی و طنز به یه خبر واکنش نشون می‌دن و این احساسات تو چند مرحله با موضوعات مختلف قاطی می‌شن و شکل می‌گیرن!

منبع: +