یه موضوع جالب اینه که بین دانشجوهای پزشکی توی چین، تعاملشون با استاد راهنما چقدر میتونه روی تصمیمشون واسه انصراف از تحصیل تاثیر بذاره. خیلیها فکر میکنن این فقط به علاقه یا سختی درس مربوطه، ولی یه سری عوامل دیگه هم وارد ماجرا میشن! این مقاله دقیقاً اومده سراغ همین کار و سر و ته قضیه رو درآورده.
بذار اول یه توضیح بدم: وقتی میگیم «تعامل استاد و دانشجو» یعنی اون رابطه و ارتباطی که بین استاد راهنما و دانشجوی ارشد یا دکترا هست؛ مثلاً راهنماییهایی که استاد میده، حمایتی که نشون میده یا حتی زمانی که واسه دانشجوها میذاره.
حالا این پژوهش توی یکی از دانشگاههای پزشکی چین انجام شده و حدود ۱۱۶۶ تا دانشجوی تحصیلات تکمیلی (همونهایی که بالاتر از کارشناسی میخونن) بین مهر تا دی ۲۰۲۳ درش شرکت کردن. ازشون پرسیدن تعاملشون با استاد چطوره، چقدر دچار خستگی شدن (burnout یعنی حس فرسودگی و خستگی ذهنی و روانی که گاهی از فشار زیاد درس یا کار پیش میاد)، چقدر تو مدیریت احساساتشون اعتماد به نفس دارن (ERSE! این یعنی Emotional Regulatory Self-Efficacy که یه عبارت قلمبه سلمبهست اما خلاصه بگم یعنی اینکه چقدر به خودت مطمئنی که میتونی احساساتتو کنترل کنی)، و اینکه اصلاً تا حالا به انصراف فکر کردن یا نه.
از بین کسایی که شرکت کرده بودن، حدود ۱۹٪ گفتن به انصراف فکر کردن! این رقم واقعاً زیاده و نشون میده پشت ماجرا چه خبره.
توی این تحقیق از یه روش آماری استفاده شد به اسم مدل معادلات ساختاری (SEM که یعنی Structural Equation Modeling؛ خلاصهش اینه که به کمک یک مدل ریاضی، روابط مستقیم و غیرمستقیم بین چند تا عامل رو بررسی میکنن). نتایج نشون داد رابطه مستقیم بین کیفیت ارتباط استاد-دانشجو و قصد انصراف وجود داره؛ یعنی هر چی این ارتباط بدتر باشه، احتمال اینکه دانشجو به انصراف فکر کنه بیشتر میشه.
حالا بخش باحالترش اینجاست: فهمیدن که نه فقط رابطه مستقیم وجود داره، بلکه یه سری مسیرهای غیرمستقیم هم هست. یعنی چی؟ یعنی مثلاً اگه استاد کمتر حمایت کنه، دانشجو تو کنترل احساساتش حس ضعیفتر بودن میکنه (همون ERSE پایین میاد)، بعدش بیشتر خسته و فرسوده میشه (burnout)، و نهایتاً بیشتر به انصراف فکر میکنه. هر کدوم از اینها «میانجی» هستن. مثلاً مسیر از استاد به دانشجو از راه ERSE یا burnout یا هر دوشون با هم رد میشه. توی عدد و رقمها اگه بخوایم بگیم: تاثیر غیرمستقیم از طریق ERSE حدود ۱۸٪ و از طریق خستگی حدود ۱۶٪ کل رابطه بوده، و مسیر دوتایی (از هر دو) هم ۱۷٪ رو توضیح میده!
در اصل، این اولین بار بود که یه مطالعه اومد و با دادههای واقعاً تجربی نشون داد که چقدر حال روحی و اعتماد به توانایی مدیریت احساسات میتونه واسطه بین رابطه با استاد و فکر کردن به انصراف باشه. پیام روشن اینه: اگه دانشگاهها بتونن شرایطی رو فراهم کنن که دانشجوها کمتر خسته یا فرسوده بشن و بیشتر حس کنن که میتونن احساساتشون رو مدیریت کنن، احتمال اینکه دست به انصراف بزنن میاد پایین.
آخرش هم یه نکته کلیدی؛ اینکه فقط محتوا و کیفیت علمی مهم نیست، بلکه تعامل انسانی و حمایت معنوی استادها هم کلی تاثیر داره. حتی سیاستگذاریها و برنامهریزیهای آموزشی هم باید اینو به حساب بیارن. اگه دوست داری بیشتر بدونی یا تو هم دانشجو هستی و این حسها رو تجربه کردی، بدون که تنها نیستی و خیلیها این مشکل رو دارن!
منبع: +