ذهن ما چطور باعث میشه باور کنیم انتخابات تقلبی بوده؟

تقریباً از همون روزهایی که ترامپ تو انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا داد زد “شمارش رو متوقف کنید!”، یه عالمه آدم تو آمریکا شک پیدا کردن که نکنه تو انتخابات تقلب شده باشه. هم تو شبکه‌های اجتماعی حسابی سر و صدا شد و هم حتی بعضیا حمله کردن به کاپیتول تو ششم ژانویه ۲۰۲۱! باور کن الان بیشتر از یک‌سوم مردم آمریکا فکر می‌کنن یه جای کار اون انتخابات می‌لنگیده (طبق تحقیق Weiner و همکارانش تو ۲۰۲۴). ولی قضیه فقط این نیست که آدم‌ها به خاطر حزب مورد علاقه‌شون یا حرف‌های رهبر حزبشون گول می‌خورن؛ یه اتفاق خیلی عمیق‌تر تو مغز ما هست که باعث اینجور باورهای اشتباه میشه.

توی تحقیقات قبلی، همه دنبال این بودن که چرا این باورهای شدید و افراطی درباره تقلب تو انتخابات شکل می‌گیره. مثلاً گفتن ربط داره به تعصب به حزب یا شخصیت‌هایی که زود باور تئوری توطئه میشن (تئوری توطئه یعنی فکر کنیم یه عده‌ی مخفی دارن یه خرابکاری عجیب و غریب می‌کنن، معمولاً بی دلیل منطقی). اما تو یه تحقیق جدید که تو مجله “Psychological Science” چاپ شده، موضوعی مطرح شده به اسم بایاس تجمیعی – یا همون “cumulative redundancy bias”. این یعنی چی؟ یعنی مغز ما نمی‌تونه اطلاعات تکراری رو درست فیلتر کنه، و این باعث میشه تصورات اشتباهی درباره نتیجه کلی داشته باشیم. یه مثال معروفش ورزشه: فرض کن تیمی اول فصل یه عالمه می‌بره اما آخرش می‌بازه و از صدر جدول میاد پایین. خیلیا حس می‌کنن انگار سیستم بازی حقشو خورده، چون کلی برد تو ذهنشون مونده، ولی واقعیت آخر فصل مهمه.

به طور خلاصه، اطلاعات تکراری و پیش‌زمینه‌ای (همون خلاصه‌های تجمعی که می‌شنویم) ناخودآگاه تو تصمیم‌گیری ما تاثیر می‌ذاره. تازه جالب اینجاست که حتی اگه بهمون توضیح بدن نتایج انتخابات سالم بوده و هیچ تقلبی هم نشده، باز هم این بایاس تو ذهنمون باقی می‌مونه! پس فکر نکن چون خودت حتماً منطقی هستی، مصون موندی!

محقق اصلی این تحقیق، آندره واز، میگه بخش جالب قضیه اینجاست که این جور خطاهای فکری حتی بدون احساسات و تعصب هم اتفاق می‌افته، کاملاً بی‌طرفانه! (به این میگن cold cognition، یعنی فرایندهای ذهنی خنثی و بی‌احساس.) گفت: “ما بدون هیچ انگیزه‌ای، فقط به خاطر شیوه غلط پردازش اطلاعات می‌تونیم به باورهای نادرست برسیم.” یعنی دیگه گناه رو فقط گردن احساسات نندازیم!

برای آزمایش این قضیه، محقق‌ها هفت تا مطالعه مختلف انجام دادن با استفاده از سایت Prolific (این یه پلتفرم آنلاینه واسه جمع کردن شرکت‌کننده برای تحقیق). تو سه تا از این مطالعه‌ها، یه انتخابات ساختگی مدرسه‌ای شبیه‌سازی کردن. دو تا کاندید: یکی اولش جلو افتاد، و بعد تهش باخت! بعدش اومدن داده‌های واقعی انتخابات ۲۰۲۰ ایالت جورجیا رو، بدون اینکه بگن مربوط به آمریکاست، به شرکت‌کننده‌ها نشون دادن. جالب اینجا بود که اون‌جا هم دقیقاً همین تاثیر رو دیدن. وقتی یه کاندید اول جلو می‌افته و آخرش عقب می‌کشه، مردم راحت‌تر تقلب رو قبول می‌کنن.

حتی وقتی توضیح دادن نتایج سالم بوده و کلِ سیستم رو شفاف کردن، خیلیا هنوز ته ذهنشون قبول نکردن و به تقلب شک داشتن. این بایاس ربطی هم به جمهوری‌خواه یا دموکرات بودن نداره – تقریباً رو همه جواب میده!

از طرف دیگه شکل ارائه نتایج هم کلی روی باورها تاثیر داره. یه نکته مهم دیگه این بود که چون تو انتخابات ۲۰۲۰، شمارش رای‌های پستی دیرتر شروع شد، ته انتخابات یه‌دفعه نمودار آرا عوض شد و همین، بسیاری رو توهم زد که حتماً یه دستی تو کاره. اگه رای‌های پستی رو زودتر می‌شمردن، این اختلاف شدید آخر کار پیش نمیومد و مردم هم کمتر شک می‌کردن. البته این مشکل ریشه‌ای تو مغز رو حل نمی‌کنه، اما حداقل شکل شمارش رو بهتر و شک‌برانگیز نمی‌کنه.

خلاصه داستان اینه: باور به تقلب همیشه به تعصب حزبی یا دستکاری سیاسی ربط نداره، مغز ما ذاتاً تو پردازش اطلاعات زنجیره‌ای به مشکل می‌خوره. پس دفعه بعد اگه حس کردی نتایج یه انتخابات خیلی عجیب شد یا فکر کردی یه جای کار می‌لنگه، حواست به این بایاس ذهنی جمع باشه!

منبع: +