بچهها، بیاین یه موضوع جالب رو با هم بررسی کنیم: این روزا تو دوران دیجیتالی، همه چیز مدام داره تغییر میکنه. یعنی کارها، برنامهها و حتی روشهای آموزش تو شرکتها خیلی زود عوض میشن. حالا یه سوال مهم اینجا پیش میاد: چطور میشه کارمندا رو قشنگ با روندهای کاری جدید آشنا کرد که اصل داستان رو بگیرن و کارا اصولی پیش بره؟
اول بذار یه چیزی رو روشن کنم: اصطلاح process یعنی جریان کار یا همون مراحلی که باید طی بشه تا یه کار انجام شه. حالا گفته بودن که کارمندا لازمه دقیق بفهمن توی چه پروسهای دارن نقش بازی میکنن.
از اون طرف، تحقیقات اولیه نشون میده که استفاده از واقعیت مجازی یا VR (همون تکنولوژیای که با یه عینک مخصوص میتونی وارد یه دنیای شبیهسازیشده بشی!) حسابی کمک کرده تا آدمها بفهمن کارشون چجوری انجام میشه، حتی اگه اون کار هنوز تو آینده باشه. مثلاً میتونن وارد یه مدل مجازی از محل کارشون بشن و همه پروسه رو با یه آواتار یا همون کاراکتر سهبعدی که شبیه خودشونه ببینن.
ولی خب، اجرای این سیستم هم مشکلات خودش رو داره. مثلا یکیش اینه که اول باید کلی وقت بذارن و به کارمندا یاد بدن که اصلاً با این ابزارها چطور کار کنن. خلاصه آموزش VR خودش یه داستانه! واسه همین یه ایده خفن مطرح شده: بیاین به جای اینکه کارمندا رو تو خود فضای VR ببریم، از ویدیوهایی استفاده کنیم که توشون آواتارهای مجازی تو محیط کار مجازی پروسه ها رو نشون میدن. یعنی شما بدون عینک و تجهیزات گرون، میتونی یه ویدیوی آموزشی ببینی که همه چیز مثل واقعیت شبیهساز شده.
حالا به این مدل ویدیوها میگن VRA video یا همون ویدیوی آواتار-محور مبتنی بر واقعیت مجازی. این ویدیوها قشنگ نشون میدن که چی به چیه، یعنی اطلاعات تصویری خیلی واقعگرایانه و جذاب دارن که کمک میکنه آدم یه مدل ذهنی منسجم بسازه (مدل ذهنی هم یعنی تو ذهنت تصویر درستی از کل پروسه شکل بگیره، مثلا بدونی هر کی کجاست و چی کار میکنه).
یه نکته باحال اینه که طراحی بصری این ویدیوها — یعنی همون آواتارها و محیطهای سه بعدی مجازی — باعث میشه کارمندا بیشتر علاقه نشون بدن، انگیزه بگیرن و حس کنن آموزش جدیتره. از اون طرف، بعضیا ایراد گرفتن که این همه جزئیات تصویری شاید حواس رو پرت کنه و آدمای یادگیرنده رو دچار اصطلاحاً ‘cognitive load’ یا فشار ذهنی (یعنی وقتی اطلاعات انقدر زیاد میشه که مغز نمیتونه خوب هضمش کنه) کنه.
خب این وسط دانشمندها گفتن بیا آزمایش کنیم ببینیم کدوم روش واقعا بهتره! یعنی آیا VRA-videoها واقعا فهم آدمو از پروسههای کاری بهتر میکنن یا اینکه ویدیوهای سادهتر با اسلاید و صدا (که بهش میگن VOS video — مثلا اسلایدهای شماتیک با توضیح صوتی) کافیان؟ و اینکه کدومش انگیزه بیشتری تو کارمندا ایجاد میکنه؟
برای این کار، یه آزمایش آنلاین گرفتن و ۱۲۱ نفر رو به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردن: یه گروه VRA-video دید و گروه دیگه VOS-video. بعد با استفاده از آزمون آنووا ( یه مدل تحلیل آماری پیشرفته برای مقایسه گروهها )، نتایج رو تحلیل کردن.
جالب اینجاست که گروهی که VRA-video دیدن، امتیاز انتقال (یعنی اینکه مطالب رو فهمیدن و میتونستن تو شرایط جدید هم اجرا کنن) خیلی بالاتری گرفتن نسبت به گروه اسلاید و صدا. حتی پرسشنامههای انگیزشی هم بر اساس مدل ARCS (یه مدل برای اندازهگیری انگیزه که شامل توجه، مرتبط بودن، اعتماد و رضایت میشه) نشون داد سه تا شاخص — توجه (ARCS-A)، مرتبط بودن (ARCS-R)، و رضایت (ARCS-S) — هم تو گروه VRA خیلی بالاتر بوده!
خلاصه ماجرا اینجوری شد که ویدیوهایی که از آواتار و محیط مجازی استفاده میکنن نسبت به ویدیوهای ساده اسلاید-با-صدا هم آموزش رو موثرتر کرده بودن، هم انگیزه و رضایت کارمندا رو بیشتر کردن.
اگه کسی هنوز با VR و فناوریهای جدید حال نکرده، الان وقتشه یه فرصت بهشون بده؛ چون آموزش با آواتارهای مجازی و محیط سهبعدی، میتونه تاثیرگذاری فوقالعادهای تو شناخت و علاقه کارمندا به کارشون بذاره. شاید تو آینده دیدیم همه آموزشها همین مدلی شد!
منبع: +