رهبری مبتنی بر اجماع، با تأکید بر مشارکت و تصمیمگیری گروهی، گاهی جسارت و سرعت عمل لازم برای نوآوری را محدود میکند. وقتی تفکر گروهی غالب شود و ترس از ریسک افزایش یابد، سازمانها با رکود، ایدههای کماثر و از دست دادن فرصتهای خلاقانه روبرو میشوند. برای دستیابی به پیشرفت و حفظ مزیت رقابتی، ضروری است بین رهبری مبتنی بر اجماع و تصمیمگیری قاطع توازن ایجاد کنیم.
چرا رهبری مبتنی بر اجماع میتواند مانع نوآوری شود
رهبری مبتنی بر اجماع، به دلیل رویکرد مشارکتی و تأکید بر توافق جمعی، اغلب مورد توجه است. این روش مزایایی مانند ایجاد حس وحدت و در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف را دارد. اما میتواند ناخواسته همان نوآوریای را که قرار است تقویت کند، سرکوب نماید. با افزایش رقابت در بازار، سازمانها باید بدانند چه زمانی تصمیمگیری بر اساس اجماع، مانع پیشرفت میشود.
مشکلات رهبری مبتنی بر اجماع
در ابتدا، رهبری مبتنی بر اجماع، رویکردی عادلانه و رو به جلو به نظر میرسد. اما در عمل، چالشهای مهمی را ایجاد میکند:
- کندی در تصمیمگیری: رسیدن به توافق کامل، زمانبر است و در شرایطی که نیاز به سرعت عمل داریم، باعث تأخیر میشود. طبق پیشبینی DDI در سال ۲۰۲۳، تنها ۱۲٪ از رهبران به توانایی خود در اولویتبندی و تصمیمگیری موثر، اطمینان داشتند. این نشان میدهد که آموزش رهبری باید بهبود یابد.
- ایدههای ضعیف: تلاش برای راضی کردن همه، میتواند به راهحلهایی بیاثر و فاقد نوآوری منجر شود. در نتیجه، ایدههای «بیخطر» شکل میگیرند که نمیتوانند بازار را متحول کنند.
- تفکر گروهی: در فرهنگهای مبتنی بر اجماع، ممکن است مخالفتها برای حفظ هماهنگی، سرکوب شوند. این امر به اعتماد به نفس کاذب در مورد استراتژیهای ناقص و عدم تمایل به ریسکپذیری منجر میشود.
استفانی برنز روبرتوژی، بنیانگذار SLIM Therapeutics، معتقد است اولویت دادن به توافق به جای اکتشاف، میتواند نوآوری را در نطفه خفه کند. وندی دی، بنیانگذار Rap Coalition نیز هشدار میدهد که رهبری مبتنی بر اجماع، مسئولیتپذیری را کمرنگ میکند و اجرای تغییرات اساسی لازم برای رشد را دشوار میسازد.
ارزش رهبری قاطع
رهبری قاطع، جایگزینی پویا ارائه میدهد که ریسکپذیری را میپذیرد و نوآوری را تقویت میکند. رهبرانی که تصمیمات جسورانه و مستقل میگیرند، میتوانند سازمان خود را به سمت موفقیتهای چشمگیر هدایت کنند. مزایای اصلی رهبری قاطع عبارتند از:
- سرعت و چابکی: رهبران قاطع میتوانند به سرعت در مورد فرصتها یا چالشهای جدید اقدام کنند و به سازمان خود مزیت رقابتی بدهند. گزارش مککینزی نشان داد شرکتهایی با رهبران قاطع، ۱.۵ برابر بیشتر به تعامل و عملکرد بالای کارکنان دست مییابند.
- ریسکپذیری حسابشده: نوآوری اغلب نیازمند حرکت در مسیرهای نامعلوم است. رهبران قاطع، آمادگی بیشتری برای پذیرش ریسکهای حسابشده دارند که به ایدههای نوآورانه و پیشتازی در بازار منجر میشود.
- مسئولیتپذیری: رهبران قاطع با پذیرفتن مسئولیت تصمیمات خود، اعتماد را در تیمهایشان تقویت میکنند و انتظارات را به روشنی مشخص میسازند.
فرانک هاپسون، شریک Fortuna Advisors، بر اهمیت هماهنگی اهداف سازمانی با استقلال فردی برای توانمندسازی تیمها تأکید میکند. این تعادل، امکان حل خلاقانه مسائل را در عین حفظ دیدگاه مشترک، فراهم میسازد.
چه زمانی باید اجماع ایجاد کرد و چه زمانی باید قاطعانه رهبری کرد
رهبری قاطع همیشه بهترین رویکرد نیست. باید بدانیم چه زمانی به دنبال اجماع باشیم و چه زمانی قاطعانه عمل کنیم:
-
موقعیتهای مناسب برای اجماع:
- برنامهریزی استراتژیک بلندمدت
- مسائل پیچیدهای که نیاز به تخصصهای مختلف دارند
- تغییرات فرهنگی یا سازمانی
-
موقعیتهای نیازمند رهبری قاطع:
- مدیریت بحران
- دنبال کردن نوآوریهای بنیادین
- فرصتهای حساس به زمان
ایجاد تعادل مناسب، نیازمند درک موقعیت و وجود اعتماد قوی در سازمان است. رهبران باید هر موقعیت را به دقت بررسی کنند تا موثرترین رویکرد را انتخاب نمایند.
ایجاد تعادل برای موفقیت آینده
تکیه بیش از حد بر رهبری مبتنی بر اجماع میتواند باعث رکود شود، در حالی که قاطعیت افراطی ممکن است تیمها را دلسرد کند یا به تصمیمات عجولانه منجر شود. موفقترین رهبران، کسانی هستند که در هنر انعطافپذیری مهارت دارند؛ یعنی میدانند چه زمانی باید همکاری کنند و چه زمانی باید رهبری را به دست بگیرند.
همانطور که جیسون لوئیک، مجسمهساز و طراح اسباببازی، میگوید، خلاقیت زمانی شکوفا میشود که اکتشاف بر نتایج از پیش تعیینشده اولویت داشته باشد. رهبرانی که این طرز فکر را میپذیرند، میتوانند در مسیر پر فراز و نشیب پیشرفت، الهامبخش نوآوری باشند.
در دنیای پر سرعت کسب و کار امروز، ایجاد این تعادل میتواند کلید پیشی گرفتن از رقبا باشد.
اگر به خواندن کامل این مطلب علاقهمندید، روی لینک مقابل کلیک کنید: forbes