خب رفیق، میخوام باهات درباره یه موضوع خیلی جالب حرف بزنم: حافظهی ما آدما! راستش رو بخوای، سیستمهای حسی بدنمون خیلی قویان. یعنی چشم و گوش و باقی حواسها تقریباً بهترین کاری که میشه ازشون توقع داشت رو انجام میدن و کلی اطلاعات بهمون میرسونن. اما وقتی پای حافظه به میون میاد، داستان یه کم فرق میکنه… حافظه همیشه رو فرم نیست و خیلی وقتا گاف میزنه!
تا حالا برات پیش اومده دنبال اسم کسی بگردی و هر کار میکنی یادت نمیاد؟ یا مطمئنی یه خاطره رو درست یادت هست، ولی بعداً مشخص میشه کامل اشتباه میکردی؟ این یعنی حافظهمون گاهی خیلی بچه بازی درمیاره!
بیاید رک بگم: وقتی بخوایم حافظهی آدمیزاد رو با حافظهی مصنوعی یا همون حافظهی کامپیوترها مقایسه کنیم، واقعاً کم میاره. مثلاً لپتاپی که جلوته، میتونه حجم عظیمی از اطلاعات رو سالها بدون ذرهای تغییر ذخیره کنه؛ اما مغز ما هی اطلاعات رو کم و زیاد و حتی تغییر میده. حافظهی مصنوعی یعنی اون مدلی که تو کامپیوترها و گوشیها استفاده میشه—اطلاعات رو بیدردسر و دقیق ذخیره میکنه، اما مغز ما… اه اه اه، هر چی بگی کم گفتی!
ولی جالبه بدونی این بد بودن حافظه تا حدی، بیدلیل نیست و اتفاقاً یه سری خوبیها هم داره! مثلاً اگه مغزمون همهچیز رو کامل و بدون فیلتر ذخیره میکرد، احتمالاً خیلی زود خسته یا پر از اطلاعات مزخرف میشدیم. حافظهی آدمها یه جورایی طوری تنظیم شده که اطلاعات مهمتر رو راحتتر نگه داره و چیزای بیاهمیت رو با خیال راحت بندازه دور.
حافظهی ما خیلی وقتا اطلاعات رو عمداً ادیت میکنه تا دنیای اطرافمون برامون قابل درکتر و مفیدتر باشه. مثلاً فرض کن همه جزئیات هر روز رو یادمون بمونه، خیلی زود از دست خودمون عاصی میشیم! پس این گافهای حافظه گاهی برای محافظت از روانمون لازمن.
در کل بخوام خلاصه کنم: حواسمون خیلی خوب کار میکنه ولی حافظهمون زیاد قابل اعتماد نیست. اما اینم یه جور نعمت حساب میشه! چون باعث میشه ذهنمون همیشه آماده یادگرفتن و وفق دادن با شرایط جدید باشه و وقتش رو با چیزای بیخود تلف نکنه.
راستی، اگه حس کردی فقط خودت این مشکل رو داری که یهو چیزی یادت نمیمونه یا خاطراتت رو قاطی میکنی، بدون که همه ما همینیم! خلاصه همیشه به مغز کامپیوترها حسودی نکن—حافظهی ما هزار تا قلق و کلک داره که گاهی هم بدردمون میخوره.
منبع: +