حتماً براتون اتفاق افتاده که یه سری داستانهای پیدا شدن گنج رو شنیدین و گفتین: “ای کاش یه بار واسه خودم همچین شانسی بیاد!” خب، این بار ماجرا واقعی بود و باستانشناسها نزدیک دریاچه جلیل، یکی از عجیبترین و مهمترین گنجهای طلای دوره بیزانسی رو کشف کردن! ینی دقیقاً چیزی حدود ۱۴۰۰ سال قدمت داره.
داستان از اونجا شروع شد که یه تیم داشت تو بقایای شهر باستانی هیپوس (که بهش سوسیتا هم میگن و توی دامنههای ارتفاعات جولان قرار گرفته) کار میکردن. همون موقع یکی از اعضا به اسم ادی لیپسمن — که دستگاه فلزیاب داشت — یکدفعه دستگاهش مثل دیوونهها شروع به بوق زدن کرد! خودش میگه: «یهو همینطوری سکهها یکی یکی اومدن بیرون، باورنکردنی بود!»
خب حالا ببینیم توی این گنج چی داشتن. ۹۷ تا سکه طلای خالص و کلی جواهرات! انگشتر و گوشواره با مروارید و سنگهای نیمه قیمتی و حتی تیکه های شیشهای قشنگ. یه گوشوارههاشون رو با دقت نگاه کنی واقعاً مجسمههای کوچیک هنر هستن! تازه این گنج جزو ۵ تای بزرگترین گنجهای طلای همون دورهست که تا حالا تو این منطقه پیدا کردن. کاری کرده که کل ماجرا ارزش خاص تاریخی و علمی پیدا کنه؛ چون هم سکه داشته، هم جواهر، هم سکههای خورده پول — واسه همینه که متخصصها براش سر و دست میشکنن.
حالا سکهها هم خیلی خاصن. مثلاً سکههایی از دوران حکومت امپراطور ژوستین اول (همون دوره ۵۱۸ تا ۵۲۷ بعد میلاد) تا اوایل سلطنت هراکلیوس (۶۱۰ تا ۶۱۳) پیدا کردن. یه توضیح کوچیک هم راجع به این سکهها: سکههای طلای بیزانسی چند مدل اصلی دارن. مثلاً “Solidus” یعنی سکه طلای بزرگ و خالص اصلی بیزانس، “Semissis” نصف سولیدوس ارزش داشته و “Tremissis” یک سوم سولیدوس حساب میشده. بعد جالبیش اینه که بعضی از همین سکهها هنوز تیکههایی از پارچه روشون بوده، یعنی احتمالا یه زمانی با دقت داخل پارچه پیچیده شده بودن.
باستانشناس معروف این پروژه، مایکل آیزنبرگ از دانشگاه حیفا، میگه: “وقتی سکهها و جواهرات ۱۴۰۰ ساله رو در حالی پیدا میکنی که انگار همین دیروز ساختن، حس محشر و نادریه!” تازه یکی از همین سکههای تِرمیسیسش خیلی خاصه چون احتمالاً سال ۶۱۰ میلادی تو قبرس زده شده توسط یکی از ژنرالهای مهم زمان خودش که بر علیه امپراطور وقت شورش کرده بود و بعد امپراطوری هراکلیان رو پایه گذاشتن.
یه نکته جالب: چرا اصولاً همچین گنجی گذاشته شده بوده زیر زمین؟! خب اون موقعها اوضاع هیپوس خیلی قروقاطی بود؛ حوالی سال ۶۱۴ میلادی ارتش ایران ساسانی — همون امپراتوری پهناور که توش ایران و بخشی از خاورمیانه و آسیای مرکزی بود — به سرزمین بیزانسیها حمله کرد. خیلی از شهروندهای مسیحی، از ترس سربازای خارجی، ثروتشون رو قایم میکردن.
بعد منطقه دست به دست شد! سال ۶۱۴ میلادی ساسانیها شهر رو گرفتن، بعدش بیزانسیها با کلی تلاش شهر رو پس گرفتن، اما سال ۶۳۶ دوباره نیروهای مسلمان اومدن و شهر رو گرفتن. خلاصه قرن هفتم میلادی هر کی یه چند صباحی حاکم شد و مردم هم هی وحشت کردن، هی گنجاشون رو قایم کردن. یه اتفاق مهم دیگه هم اینکه حدود سال ۷۴۹ میلادی، یه زلزله بزرگ این منطقه رو برد زیر خاک و شهر کاملاً خالی شد.
دنی سیون، متخصص سکهشناسی این تیم، میگه: «این کشف یه لایه جدید عالی به فهم ما از تاریخ سیاسی و اقتصادی اون دوران اضافه میکنه.» و واقعاً راست هم میگه. آیزنبرگ هم اضافه میکنه: «نصف اول قرن هفتم میلادی شده بود عصر دفن گنجهای اضطراری — هر کسی میترسید داراییشو قایم میکرد.» به خاطر حمله ساسانیها و بعدشم نیروهای مسلمان، هر کی شنیده بود سوریه، فلسطین، یا جلیل دیگه جایی برای ثروت تو نمایش نبود!
قراره حالا محققها بیان با دقت بیشتر سکهها رو بخونن، جواهرات رو ثبت کنن و ببینن هر قطعه دقیقاً چی به ما میگه — ممکنه کلی راز تاریخی پشتش باشه. البته فعلاً مشخص نیست این گنج کی قراره تو موزهها نمایش داده بشه، اما احتمالاً از فردا همه موزهها براش صف میبندن!
خلاصه، گاهی یه تیکه طلا یا چند سکه ساده، بهت نشون میده مردم روزگاران قدیم، برای امنیت، دلخوشی یا از روی ترس، چطور گنجشون رو سالها زیر خاک پنهان میکردن تا شاید… یه روزی یکی پیداش کنه و رازهاشون دوباره زنده بشه!
منبع: +