داستان امروز دقیقاً همون حال و هوای فیلم معروف «ترمیناتور» رو داره، ولی با یه چرخ واقعاً باحال و علمی! آقای پیتر بورک، دانشمند کامپیوتر و استاد برق و کامپیوتر تو دانشگاه کالیفرنیا، اومده یه پروژه ساخته که وقتی بشنوی، احتمالاً یاد آرنولد تو نقش ترمیناتور میفتی. بورک خودش هم گفته: «تو ترمیناتور، رباتا خودشون به شعور میرسن و دنیا رو میگیرن. ما البته نمیخوایم همچین اتفاقی بیفته! فقط داریم یه قدم کوچیک تو اون جهت برمیداریم: رباتی که خودش با کمترین کمک انسان، مغز یه ربات دیگه رو میسازه!»
خب حالا داستان چیه؟ تو این پروژه، واقعا دوتا «ربات» داریم. یکی هوش مصنوعیهای مولد مثل ChatGPT و Claude که احتمالاً اسمشونو شنیدی. یه توضیح: «هوش مصنوعی مولد» همون هوش مصنوعی هست که خودش میتونه متن یا برنامه بنویسه، یا حتی عکس خلق کنه! این رباتهای نرمافزاری کدنویسی رو توی لپتاپ و فضای ابری انجام میدن. دومی هم یه پهپادیه (یعنی همون ربات پرنده) که قراره همین کدها رو اجرا کنه و گوش به فرمان باشه. تو دل پهپاد هم یه کامپیوتر کوچولوی Raspberry Pi Zero 2 W هست (یه برد الکترونیکی ارزون و جمع و جور که میشه برنامه روش اجرا کرد).
معمولاً واسه کنترل پهپادها، نرمافزاری مثل Mission Planner یا QGroundControl استفاده میشه. اما بورک یه کار متفاوت کرده؛ میگه سیستمش ۳ تا مغز واسه پهپاد تعریف کرده! ببین چجوریه:
- مغز میانی (GCS): کارش اینه که نقشه زنده، برنامهریزی ماموریت و تنظیمات کلی پرواز رو مدیریت کنه.
- مغز پایین: همون فیرمویر (Firmware) پهپاد که مسئول پرواز و فرامین اصلیه.
- مغز بالا: این یکی به پهپاد کمک میکنه خودش موانع رو تشخیص بده و دور بزنه، یعنی خودش تصمیم میگیره چطور از سر راه رد بشه.
اگه لازم باشه، البته آدمها هم میتونن کنترل رو به دست بگیرن!
یکی از مهمترین کارهایی که بورک میخواست نشون بده اینه که چجوری میشه با هوش مصنوعیهایی مثل ChatGPT، Gemini یا Claude (که مدلهای معروف دنیا هستن)، کل کدنویسی سیستم کنترل یه پهپاد رو اتوماتیک داد به خودشون و فقط آدم کمکشون کنه. اسم این سیستم رو گذاشتن WebGCS. این یعنی چی؟ یعنی یه وبسایت کوچیک با فریمورک Flask (یه فریمورک سبک و ساده برای ساخت وبسایت به زبان پایتون)، مستقیماً توی خود پهپاد میاد بالا و میشه داشبورد کنترل اون پرنده رو آنلاین دید و مدیریت کرد!
حالا روند ساخت سیستم خیلی جالب بوده. بورک و تیمش چندین «اسپرینت توسعه» داشتن. اسپرینت یعنی یه بازه زمانی که توش با تمرکز یه کاری رو جلو میبرن (مثلاً تو شرکتهای نرمافزاری این روش رو زیاد استفاده میکنن). اونا تو این اسپرینتها، با مدلهای مختلف هوش مصنوعی و ابزارهایی مثل VS Code، Cursor و Windsurf کار کردن تا هر بار یه قسمت جدید به سیستم اضافه کنن و قدم به قدم به نتیجه برسونن.
البته همه چیز گل و بلبل نبوده! از همون اول کار مدل با ChatGPT خوب پیش رفت، اما سر یه مدت کوتاه زد به سقف «context window» مدل Claude. یه توضیح: context window یعنی حداکثر مقدار متنی که هوش مصنوعی میتونه تو هر بار پردازش تو ذهنش نگه داره. وقتی حرفها و کدها زیاد بشه، مدل هنگ میکنه یا جواب رو ناقص میده. بعداً با Gemini 2.5 و Cursor هم تلاش کردن، اما باز هم به محدودیت خوردن و مجبور شدن پروژه رو به تکههای کوچیکتر تقسیم کنن. آخرش با Windsurf تونستن نتیجه بگیرن و کل سیستم WebGCS توسط خودشون و هوش مصنوعی تو ۱۰۰ ساعت کاری و حدود ۲.۵ هفته کار سر همبندی شد. حالا مقایسه کن با پروژه قبلی خودشون به اسم Cloudstation که همین کارو تو ۴ سال ساختن! واقعاً پیشرفت عجیبیه: ۲۰ برابر سریعتر از آدمها.
راجع به نتیجه این کار، مدیرعامل شرکت Geolava، آقای Hanzt Fevry، کلی ذوق کرده و به The Register گفته: «ایده اینکه یه پهپاد بتونه خودش سیستم فرماندهی و کنترل خودش رو با هوش مصنوعی مولد بسازه، هم بلندپروازانهست و هم دقیقاً همون سمتیه که هوش فضایی (spatial intelligence — یعنی هوشی که با دادههای مکانی و فضایی سروکار داره) در آینده پیش میره. البته لازمه مرزها و کنترلهای سخت برای امنیت این سیستمها باشه.»
در نهایت، پروژه بورک مثل یه میکس جالب از پیشرفت آینده و هشدار واقعگرایانهست! تکنولوژی داره هر روز شبیهتر به فیلمای علمی-تخیلی میشه، اما یادمون نره که باید با احتیاط و مراقبت جلو بریم تا مبادا به سرنوشت ترمیناتور دچار بشیم! پس هم کیف کن و هم حواست باشه که این هوش مصنوعیها کم کم دارن از فیلم و رویا، میان تو دل زندگی واقعی ما!
منبع: +