رازگشایی سنگ روزتا؛ چطور یه تیکه سنگ، در مصر باستان رو به‌مون نشون داد!

حتماً اسم سنگ روزتا به گوشت خورده، اون سنگ خیلی معروفیه که راز خط‌های عجیبوغریب مصری رو برامون باز کرد. بذار یه قصه جالب برات بگم.

داستان از جایی شروع میشه که تو سال ۱۷۹۹، یعنی حدود ۲۲۰ سال پیش، سربازهای فرانسوی توی شهر رشید (که بهش روزتا هم می‌گفتن) در حال ساختن سنگر بودن که یه افسرشون به اسم “پیِر فرانسوا بوچر” یه تیکه سنگ بزرگ و عجیب توی یه دیوار قدیمی پیدا میکنه! این سنگ، ۱۱۲ سانتی‌متر قد داشت و وزنش ۷۶۰ کیلوگرم بود (یعنی تقریباً اندازه یه یخچال بزرگ خونه‌مون!). جنسش هم از گرانودیوریت بود، اصلاً اسمش هم خاصه! (گرانودیوریت هم یه جور سنگ شبیه گرانیت هست.)

اما چیزی که این سنگ رو خاص کرده بود، این بود که روش سه جور نوشته مختلف داشت: یونانی باستان، هیروگلیف، و دموتیک. سریع شک کردن که شاید هر سه تا نوشته، یه چیز رو میگن؛ یعنی اگه یونانیشو بلد باشی، می‌تونی اون دوتای دیگه رو هم رمزگشایی کنی! (هیروگلیف، اون خط تصویری مصری‌هاست که شکل و نماد داره و دموتیک هم خط سریع‌نویسی بوده که مصری‌های قدیم واسه کارای روزمره‌شون استفاده می‌کردن.)

این سنگ اول دست فرانسوی‌ها بود، اما بعد از اینکه عثمانی‌ها و بریتانیایی‌ها شکستشون میدن، طبق معاهده اسکندریه، سنگ روزتا تو سال ۱۸۰۱ می‌رسه به انگلستان و میره تو موزه بریتانیا. هنوزم همون‌جاست و مصری‌ها سال‌هاست میگن مال ماست بدینش پس!

اما نقطه عطف داستان، روز ۲۷ سپتامبر ۱۸۲۲ بود که یه زبان‌شناس فرانسوی به اسم “ژان-فرانسوا شامپولیون” تونست کامل این سنگ رو رمزگشایی کنه. شور و شوقش انقدر زیاد بود که میگن حتی غش کرد و یه هفته بیهوش بود! (البته شاید یه کم شایعه باشه، ولی معلومه که خیلی خوشحال شده بود.)

چی توی این سنگ نوشته شده بود؟ تو قسمت یونانی، دانشمندان فهمیدن، نوشتن یه فرمان سلطنتیه از سال ۱۹۶ پیش از میلاد که به‌خاطر “تاج‌گذاری بطلمیوس پنجم” صادر شده بود، و هدفش هم این بود که قدرت این شاه کوچولوی مقدونی رو تثبیت کنه (مقدونی‌ها یه سلسله یونانی بودن که تو مصر حکومت می‌کردن). تو فرمان نوشته شده بود که شاه قراره به معبدها و فرقه‌های حیوان‌پرستی پول بده، درآمد کشیش‌ها رو زیاد کنه، مالیات مردم رو کمتر کنه و زندانی‌ها رو ببخشه. در عوض، مجسمه‌شو تو همه معبدها بذارن و کشیش‌ها روزی سه بار مراقبش باشن! (یه جور معامله سیاسی-مذهبی حسابی!)

تا قبل شامپولیون، دانشمندای زیادی سعی در رمزگشایی هیروگلیف داشتن: مثلاً تو ۱۸۰۲ یه دیپلمات سوئدی بخشایی از خط دموتیک رو با کمک زبان قبطی (زبونی که مصری‌های مسیحی استفاده می‌کردن و شبیه دموتیک بود) خونده بود. بعدش “توماس یانگ”، دانشمند انگلیسی، اومد حدود ۲۱۸ کلمه دموتیک رو تعریف کرد و نزیک ۲۰۰ تا هیروگلیف باهاش تطبیق داد. حتی فهمید “بطلمیوس” رو چجوری تو هیروگلیف می‌نویسن. اما فکر می‌کرد فقط اسم‌ها و کلمات خارجی آوایی هستن و باقی نشانه‌ها نمادین هستن.

ولی شامپولیون با این نظر مخالف بود؛ می‌گفت همه چی قابل رمزگشاییه! خیلی باحال و دقیق، کلمات یونانی و قبطی رو دونه‌دونه با هیروگلیف تطبیق داد تا رمز صداها رو پیدا کنه. اینجوری تونست کل متن رو دربیاره و فهمیدن خط هیروگلیف هم آواییه هم نمادین.

این موفقیت بزرگ باعث شد علم مصرشناسی یا همون Egyptology اصلاً متولد بشه! حالا ما می‌تونیم کتاب‌های مقدس، دستورهای پیچیده مومیایی کردن، جزییات زندگی فرعون‌ها و مردم عادی، و حتی تاریخ سلسله‌های چند هزار ساله مصر رو رمزگشایی کنیم.

حالا سنگ روزتا هرچند تو موزه بریتانیاس و یه‌جور غنیمت جنگیه، ولی نماد میراث مصره، و مصری‌ها سخت پیگیر برگشتش هستن.

در آخر، همه این‌ها رو مدیون تیکه سنگیه که به‌صورت خیلی اتفاقی بین دیوار پیدا شد؛ و البته پشتکار و هوش کسایی مثل شامپولیون که نذاشتن رمزهای تاریخ همیشه قفل بمونه!

منبع: +