نگاه جدید به حرفه‌ای بودن تو کار مددکاری اجتماعی تو چین: همه‌چی دست دولت یا فرد؟

اگه دوست داری بدونی مددکارهای اجتماعی تو شهرهای بزرگ چین چطوری کارشون رو انجام میدن و چقدر خودشون رو مستقل و حرفه‌ای می‌دونن، الان وقتشه که با من بیای سراغ این موضوع!

خب بریم سر اصل مطلب: تو این تحقیق، اومدن به رفتار حرفه‌ای مددکارها نگاه کردن. منظور از attitudinal professionalism همون “نگرش حرفه‌ای بودن” آدم‌هاس، یعنی ارزش‌هایی که دارن، دیدگاهشون نسبت به نقش خودشون و این‌که چقدر فکر می‌کنن حق دارن خودشون تصمیم بگیرن.

حالا تو چین، یه سیستم معروف هست به administrative embedding، یعنی چی؟ یعنی مثلاً دولت از طریق قراردادها و سفارش خدمات، کار سازمان‌های خدمات اجتماعی رو می‌چینه. یعنی عملاً سازمان‌ها حسابی گیر و گور دولتی دارن و خیلی وقتا نمی‌تونن هر کاری خواستن انجام بدن.

توی این تحقیق، اومدن به پنج تا بُعد از حرفه‌ای بودن مددکارهای شهری نگاه کردن (تو سه تا شهر بزرگ: گوانگجو، شنژن، شانگهای) که هر کدوم یه معنی داره:

  1. مرجعیت سازمان حرفه‌ای (یعنی به سازمان حرفه‌ای خودشون به عنوان الگو و راهنما نگاه می‌کنن)
  2. خدمات عمومی (یعنی علاقه دارن به مردم کمک کنن و حس مسئولیت اجتماعی دارن)
  3. خودتنظیمی (همون self-regulation، یعنی خودشون بتونن کارهاشون رو طبق اصول اخلاقی و حرفه‌ای کنترل کنن، بدون دخالت بیرونی)
  4. حس رسالت یا Calling (این یعنی حس می‌کنن این شغل رو واقعاً براش ساخته شدن و یه رسالتی دارن)
  5. احساس استقلال عمل یا perceived autonomy (یعنی فکر کنن واقعاً اجازه دارن خودشون تصمیم بگیرن)

چجوری بررسی کردن؟ با یه نظرسنجی آنلاین از ۶۶۷ نفر مددکار دو شهر گوانگجو، شنژن و شانگهای. بعدشم با تحلیل آماری (regression analysis، یعنی بررسی تأثیر چند عامل مختلف) سراغ روابط بین این ابعاد و مثلاً سطح تحصیلات، مدت تجربه، جنسیت و میزان آزادی یا وابستگیشون به بودجه دولتی رفتن.

نتیجه چی شد؟ یه چیز جالب: مددکارها واقعاً به خدمت عمومی و رسالت خودشون اهمیت زیادی می‌دن (یعنی با دل و جون کار می‌کنن)، اما احساس استقلال عملشون پایینه! یعنی با این که ارزش‌های مهمی دارن، ولی دستشون تو تصمیم‌گیری خیلی باز نیست. این می‌شه همون “تضاد ارزش و اختیار” که نویسنده‌ها گفتن، چون سیستم قراردادی و نظارت دولتی فکر و دست و پای مددکار رو تا حدودی بسته.

از طرف دیگه هر چقدر یه سازمان کمتر به قراردادهای دولتی وابسته باشه، آدم‌های اون سازمان نگاه ارزش‌محورتری دارن. اما نکته عجیب‌تر اینجاست: کسایی که مدارک تحصیلی بالاتر یا مدرک رسمی حرفه‌ای دارن، تو بعضی ابعاد حرفه‌ای بودن امتیاز پایین‌تری گرفتن! انگار آموزش‌های دانشگاه و آزمون‌ها بیشتر رو مدرک تأکید داره تا واقعی قرار گرفتن تو دل کار. به این پروسه می‌گن professional socialization، یعنی همون فرآیند اجتماعی شدن تو فضای کار حرفه‌ای.

پس کلاً ارزش‌های حرفه‌ای مددکارها نسبتاً ثابته و قوی می‌مونه، حتی وقتی اختیاراتشون کم میشه. همین هم نشون می‌ده که آدم‌ها ممکنه با وجود محدودیت فضای کاری، همچنان با باورهای خودشون ادامه بدن.

این مقاله در نهایت به مسئولین آموزشی و مدیران سازمان‌های خدمات اجتماعی چین یه تلنگر می‌زنه: باید به جای تمرکز محض رو مدرک و آزمون، روی تجربه واقعی و نقش‌آفرینی تو فضای کار تأکید کنن؛ همینطور سیاست‌گذارها باید بدونن که دخالت مستقیم دولت می‌تونه به انگیزه و استقلال حرفه‌ای کارکنان ضربه بزنه.

در کل هم این مقاله هم از نظر روشی کار متفاوتی کرده (چون برای اولین بار همه ابعاد نگرش حرفه‌ای بودن رو جدا جدا سنجیده)، هم یه دید جدید داده که چطوری عوامل مختلف مثل سیاست‌های کلان، ساختار سازمانی و تجربه فردی روی حرفه‌ای بودن واقعی آدم‌ها تأثیر می‌ذاره.

پس اگه فکر می‌کنی حرفه‌ای بودن فقط به مدرک گرفتن یا بخشنامه و قانون بستگی داره، تحقیق بچه‌های چین نشون میده داستان خیلی پیچیده‌تر و انسانی‌تر از این حرفاست!

منبع: +