احتمالاً شنیدید که بعضی حیوونا از میوههای تخمیرشده (یعنی میوههایی که کمی الکل توشون به خاطر یه جور فرایند طبیعی و شیمیایی تولید شده) خوششون میاد. اما داستان شامپانزهها خیلی باحاله! این بندگان خدا تو جنگلای اوگاندا و ساحل عاج کلی میوه میخورن که توشون یه مقدار الکل هم وجود داره. اما سؤال مهم: اینا واقعاً مست میشن؟
تحقیقات نشون داده که شامپانزهها حدود نیم اونس (که میشه تقریباً ۱۴ گرم) اتانول، یعنی همون مادهی الکلی که تو نوشیدنیها هم هست، هر روز از همین میوهها میخورن. اگه براتون قابل تصوره، این تقریباً معادل یه لیوان و نیم آبجو در روز میشه — البته با توجه به وزن بدن کوچیکترشون نسبت به ما آدما دیگه!
اما محققها با اطمینان گفتن: «اصلاً مست نمیشن!» حتی الکسی مارو، نخستین نویسنده این تحقیق که کارشناس شامپانزهها تو دانشگاه UC Berkeley هست، گفت اگه این مقدار رو یه نفر تو طول روز مصرف کنه، زیاد احساس خاصی نمیکنه. پس شامپانزههای بیخیالِ مستی!
یه نظریهی جالب هم هست به اسم “drunken monkey hypothesis” (یعنی فرضیهی میمونهای مست؛ یه تئوری باحال دربارهی گذشته فرگشتی ما). طبق این نظریه که پروفسور رابرت دادلی مطرح کرده، علاقهی ما آدمها به الکل از اونجایی شروع شده که اجدادمون روزی روزگاری همین میوههای تخمیرشده رو میخوردن و یه جورایی بدنشون یاد گرفت که اتانول رو تجزیه و پاکسازی کنه (یعنی الکل رو تحمل کنه). اینطوری اجداد ما و شامپانزهها تونستن از غذای پرکالری میوههای تخمیرشده محروم نمونن.
تا همین چند وقت پیش، فقط یه بار تو گینه-بیسائو، دانشمندها مستقیم دیدن که شامپانزهها رفتن سراغ میوهی تخمیرشدهی «نان آفریقایی» و حتی با هم شریک شدن! (اصلاً همونجا هم فاز مهمونی داشتن! :))
توی این تحقیق جدید، مارو و تیمش سراغ دو گروه شامپ در دو منطقه مختلف اوگاندا (Ngogo) و ساحل عاج (Taï) رفتن و چند ماه این شامپانزهها رو تعقیب کردن. هر وقت میدیدن شامپها دارن میوه میخورن، یه نمونه از همون میوهها رو جمع میکردن. تو کل این مدت، از ۱۵ نوع میوه مختلف تو Ngogo و ۶ نوع تو Taï جمع کردن، مجموعاً ۲۵۴ تا در یک منطقه و ۲۴۵ تا در اون یکی!
برای اندازهگیری الکل این میوهها، یا بخار الکلش رو تو آزمایشگاه اندازه گرفتن یا از یک مایع مخصوص استفاده کردن که وقتی با اتانول تماس پیدا میکرد زرد میشد (کاربردی و ساده!).
نتیجه چی شد؟ میانگین غلظت اتانول تو میوههایی که Ngogoها میخوردن ۰.۳۲٪ و تو Taïها ۰.۳۱٪ بود. یعنی تو هر صد گرم، حدود ۳۲ گرم الکل خالص!
وقتی مقدار مصرف رو با رژیم غذایی و وزن شامپها تطبیق دادن، دیدن همه چه نر و چه ماده حدوداً همون ۰.۵ اونس الکل در روز میخورن. اگه برای اندازه بدنشون مقایسه کنیم، این میشه چیزی مثل ۲.۵ شات (پیمونه) برای ما.
جالبه بدونید مَتِیو کَرِیگِن (که خودش تو تحقیق نبود)، گفت نتایج خیلی تعجبآور نیست ولی جواب دادن به این سوال خیلی مهمه: آیا علاقه ما به الکل ریشه فرگشتی داره و اصلاً چه جوری این عادت شکل گرفته؟ البته یه نکته: حاشیه خطا خیلی زیاده؛ عملاً شاید شامپها بعضی روزها فقط ۰.۱۴ اونس (۴ گرم)، یا گاهی هم تا ۰.۸۵ اونس (۲۴ گرم) الکل بخورن — یهو پیالهخور بشن یا فقط مزه کنن.
حتی ممکنه این میوههایی که نمونهبرداری شده، اونایی باشه که شامپها نخوردن! پس قراره دفعه بعدی برن ببینن آیا شامپها خودشون دنبال میوه خیلی تخمیرشده میگردن یا اینکه برعکس ازش دوری میکنن.
در نهایت همه اینا یه پیام ساده داره: ما انسانها و شامپها طوری فرگشتیم که بتونیم کالری با ارزش میوههای تخمیرشده رو جذب کنیم بدون اینکه کامل مست بشیم. چون اگه هدف فقط مست شدن بود، بدنمون این قدرت رو پیدا نمیکرد که این همه سریع الکل رو بسوزونه!
خلاصه، دفعه بعد اگه دیدید یه شامپانزه خوشحال تو جنگل به میوه چنگ انداخته، فکر نکنید داره مشروب میزنه — فقط مشغول زندگی و خوردن یه کمی الکله، بیهیچ سرخوشیِ غیرعادی!
منبع: +