داستان اینه که یه تیم دانشمند اومدن سراغ چهار تا مومیایی خیلی قدیمی از کوههای آند در کلمبیا و با فناوریهای مدرن تونستن برای اولین بار چهره واقعیشون رو بازسازی کنن؛ یعنی زره از صورتشون بردارن و بفهمیم واقعاً چه شکلی بودن!
این ۴ نفر که بین قرن سیزدهم تا هجدهم زندگی میکردن، همشون وقتی دفن شدن، یه ماسک مخصوص مرگ روی صورت و فکشون گذاشته بودن. ماسک مرگ یعنی یه جور پوشش یا ماسک که روی صورت متوفی میذاشتن (برای بعضی فرهنگها خاص بوده). نکته جالب اینه که این رسم تو کلمبیا خیلی رایج نبوده، ولی تو بعضی قسمتهای آمریکای جنوبی قبل از کولومب، مرسوم بوده. متاسفانه به خاطر اینکه قبرهاشون رو دزدیدن (آره، دزدی قبر هم داشتیم!)، اطلاعات خیلی کمی درباره این افراد و محل دفنشون وجود داشت.
حالا این اتفاق هیجانانگیز این بوده که محققها با اسکن و کار دیجیتالی، تونستن ماسک رو از رو جمجمهها بردارن و یه تصویر سهبعدی واقعی از صورتشون بسازن! این کار توسط گروه Face Lab از دانشگاه Liverpool John Moores انگلیس انجام شده و مدیر پروژهاش، جسیکا لیو بوده. خودش گفته این بازسازیها واقعاً نشون میده چقدر رسوم فرهنگی ساکنان بومی آمریکای جنوبی جذاب و متفاوت بوده.
حالا این مومیاییها چه کسایی بودن؟ یکیشون یه بچه ۶ یا ۷ ساله بوده، یکی خانم تقریباً ۶۰ ساله و دوتای دیگه هم دو تا مرد جوون. ماسکهایی که داشتن، ترکیبی از رزین، خاک رس، موم و ذرت درست شده بوده (رزین همون صمغ گیاهی یا مادهی چسبناکه). البته ماسکهاشون حسابی آسیب دیده بوده، مثلاً دماغ ماسک گم شده و تیکههایی از پایین ماسک شکسته بوده، ولی دور چشمها هنوز مهرههایی برای تزئین بوده. چیزی که مشخص شده، اینه که این آدمها از یه جامعه پیشااسپانیایی بودن، یعنی قبل از اومدن اسپانیاییها، تو رشته کوههای Cordillera شرق کلمبیا زندگی میکردن. با Radiocarbon dating (تاریخگذاری رادیوکربنی یعنی روشی برای اندازهگیری سن اجسام با استفاده از ایزوتوپ کربن-۱۴ که تو دانش باستانشناسی خیلی کاربرد داره) تخمین زدن بین سال ۱۲۱۶ تا ۱۷۹۷ میلادی زندگی میکردن.
روش بازسازی صورت هم جذابه. اول اومدن با سیتیاسکن (CT scan یعنی تصویربرداری سهبعدی از داخل جسم با استفاده از اشعه ایکس که تیکه به تیکه عکس میگیره و بعدش ترکیب میکنه، خیلی هم تو پزشکی کاربرد داره) جمجمههای زیر ماسک رو به صورت دیجیتالی “لایهبرداری” کردن. بعد، تو نرمافزارهای مخصوص با یه قلم دیجیتال (هپتیک تیچ استایلوس مثلاً یه جور قلمیه که حس لمسی داره و برای مجسمهسازی دیجیتال استفاده میشه) شروع کردن عضلات، بافت نرم و چربی رو روی جمجمه بکشیدن و مجسمه سهبعدی مجازی درست کردن.
برای مردهای جوون، از دادههای ضخامت بافت نرم مردان امروزی کلمبیا کمک گرفتن تا صورت رو طبیعیتر بسازن. ولی چون این داده برای زنها و بچههای کلمبیا هنوز وجود نداره، خودشون عضلات و فرم صورت رو دستی تنظیم کردن و تو چهره بچه هم یه مقدار چربی اضافه کردن که طبیعیتر به نظر بیاد. برای دماغ هم اندازه و شکل استخوانها رو بررسی کردن و از بین نمونههای مختلف، دماغی که بهتر میخورد رو انتخاب کردن.
در مورد رنگ پوست، مو و چشم هم، رنگهای رایج بین مردم امروز اون منطقه رو استفاده کردن، ولی حالت چهرهها خنثی و بیحالت بود تا سوتفاهمی درباره شخصیتشون پیش نیاد—یعنی نمیخواستن صورتها خندان یا عصبانی باشه تا قضاوت نشه این افراد واقعاً اینجوری بودن. دردسر آخر هم بافت صورت بود: چین و چروک، مژهها، کک و مکها و منافذ پوست. این دیگه کار زمانبری بوده، چون باید بارها و بارها شکل بافت رو تغییر بدن تا به چیزی که طبیعیتر به نظر میاد برسن.
این نکته رو جسیکا لیو تأکید کرد که با این روشها در واقع “میتونیم نشون بدیم احتمالاً این افراد چه شکلی بودن”، نه اینکه دقیقاً ظاهر خودشون رو به تصویر بکشیم. چون همه چیز بر اساس میانگین گروهها و دادههای موجوده و هیچ فردی صددرصد شبیه اون میانگین نیست. در کل، بازسازی چهره این مومیاییها مثل یه پنجره جدید به گذشته باز میکنه و ما رو به زندگی و فرهنگهای فراموششده نزدیکتر میکنه.
حالا اگه علاقهمند شدی، داستانهای مشابهی هم هست که باستانشناسها صورت انسانهای خیلی قدیمی رو بازسازی کردن و حتی پرونده چندتا از تمدنها و افراد تاریخی رو تونستن اینجوری بهتر بشناسن. یعنی تکنولوژی واقعاً داره تاریخ رو زنده میکنه! کسی چه میدونه، شاید یه روز این کار سراغ مومیاییهای مصری هم بیاد و معماهای بیشتری رمزگشایی بشه.
منبع: +