خب بچهها، بیاید یه جوری دوستانه درباره یه موضوع حسابی جذاب حرف بزنیم: تکنولوژیهای mHealth و تاثیرشون روی سلامت قلبی کسایی که سرطان داشتن و حالا بازمانده محسوب میشن. اول بذار یه نکته مهم رو روشن کنم: اونایی که سرطان رو پشت سر گذاشتن، معمولا بخاطر اثرات جانبی درمان (مثل شیمیدرمانی و…)، سبک زندگی، یا بیماریهای دیگه بیشتر از بقیه در معرض بیماریهای قلبی (Cardiovascular Disease یا همون CVD) قرار میگیرن. واسه همین پیگیری سلامت قلبی این افراد خیلی مهمه تا هم کیفیت زندگیشون بهتر شه هم عمر طولانیتری داشته باشن.
این وسط انجمن قلب آمریکا یه الگویی به نام Life’s Essential 8 معرفی کرده که basically یعنی هشت تا چیز مهم که روی سلامت قلب تاثیر دارن و با تغییر سبک زندگی میشه خیلی از مشکلات رو کنترل کرد. نکته کلیدی اینجاست که تشخیص زودهنگام و پیگیری مستمر خیلی مهمه.
اینجا بود که تکنولوژیهای mHealth یا همون سلامت موبایلی (مثل اپلیکیشنهای گوشی و دستبندهای هوشمند که حتی میتونن ضربان قلب و فعالیت بدنی رو لحظهای اندازه بگیرن) وارد گود شدن. این تکنولوژیها با اینکه تو خیلی زمینهها استفاده میشن، هنوز تو بحث بازماندگان سرطان و رصد دائمی سلامت قلب به اندازه کافی بررسی نشدن.
یه تیم از محققای خفن یه بررسی سیستماتیک (Systematic Review یعنی جمعبندی کلی از یافتههای مطالعات مختلف) انجام دادن، اومدن همه مقالههایی که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۴ تو دیتابیسهای معروفی مثل PubMed و Scopus و Embase و Web of Science چاپ شدن رو زیر و رو کردن تا ببینن دقیقاً چه جور تکنولوژیهایی استفاده شدن و چه دادههایی جمع آوری میشه.
شرایط ورود به این بررسی ساده بود: مطالعاتی بیان که حداقل یه پارامتر مربوط به قلب با mHealth رصد شده. مجموعاً ۱۴ تا مطالعه مناسب پیدا کردن که ۱۳ تاشون مداخلهای بودن (یعنی یه کاری کردن ببینن نتیجه داره یا نه) و یکی هم مشاهدهای (فقط تماشا کردن ببینن چی میشه!).
بهت بگم بیشتر تمرکز این تحقیقات روی فعالیت بدنی بوده. یعنی چی؟ یعنی بررسی کردن افراد بازمانده چقدر تحرک دارن چون تحرک کم خودش یه ریسک بزرگ برای مشکلات قلبیه.
بعدش ضربان قلب (HR یا Heart Rate) دومین چیزی بوده که اکثرا اندازه میگرفتن. واسه این کار بیشتر سراغ اپ موبایل و دستبندهای هوشمند (Wearables یعنی اونایی که میبندی به دستت و خودش اتوماتیک دیتای بدن رو جمع میکنه) رفتن. یه نکته جالب این بود که معمولاً این ابزارا به صورت Passive اطلاعات جمع میکنن؛ یعنی مثلا خود دستگاه مدام میزان حرکت یا ضربان رو ذخیره میکنه بدون اینکه خود فرد لازم باشه چیزی یادداشت کنه.
البته یه سری روشها هم Active بودن؛ یعنی مثلا خود طرف باید یه سری علامتها یا غذایی که خورده یا حس کلی حالش رو تو اپ وارد کنه. این هم برای رصد علائم و هم برنامه غذایی کاربرد داره.
حالا این وسط یه ایراد اساسی دیده شده: همین اپلیکیشنها اکثرا هنوز به پرونده سلامت الکترونیکی بیمارها (Electronic Medical Records) وصل نیستن. یعنی دکتر یا کادر درمان نمیتونه راحت و مستقیم به این دیتاهای لحظهای دسترسی داشته باشه تا تصمیم بهتری بگیره.
یه گپ مهم دیگه هم اینه که هنوز خیلی کم روی شاخصهایی مثل HRV (یعنی Variability ضربان قلب که در واقع نشونه حساسیت و تعادل سیستم عصبی و قلبه) کار شده. این عددا میتونن کلی اطلاعات ریز درباره وضعیت واقعی بدن به ما بدن اما فعلا ازشون کم استفاده میشه.
در مجموع این بررسی میگه که تکنولوژیهای mHealth، به خصوص برای بازماندههای سرطان، پتانسیل فوقالعادهای دارن تا هم زندگیشون رو راحتتر کنن و هم به پزشکها کمک کنن افراد پرریسک رو مدیریت کنن و سبک زندگی سالم رو دقیقتر دنبال کنن.
ولی اگه بخوایم واقعا این ابزارها رو وارد درمان و مراقبت روزمره کنیم، لازمه دو تا مشکل اساسی حل شه: یکی اینکه اطلاعاتشون مستقیم و امن وارد پرونده پزشکی بشه، دوم اینکه یه خورده بیشتر به سراغ استفاده از شاخصها و دادههای تخصصیتر مثل HRV و غیره برن.
خلاصه، آینده مخصوصا با پیشرفت تکنولوژی، خیلی روشنه اما فعلا راه داریم تا با ترکیب دادههای روزمره با کار کلینیکی، یه سیستم مراقبت هوشمند و کامل واسه بازماندههای سرطان بسازیم!
منبع: +