خب بیا یه موضوع باحال رو با هم بررسی کنیم: اینکه تمرین مدیتیشن ذهنآگاهی (Mindfulness Meditation یعنی یه جور مدیتیشن که توش سعی میکنی کامل تو لحظه حال باشی و توجهتو روی نفسکشیدن یا صداها بذاری) میتونه حس و حال آدم رو موقع گوش دادن به آهنگهای پاپ چینی عوض کنه یا نه! تازه اینو روی کسایی تست کردن که خودشون موزیسین هستن و حرفهای موسیقی کار میکنن.
کلاً وقتی موزیک گوش میدیم معمولاً یه سری احساسات خوشایند بهمون دست میده و همین حس خوب یکی از دلایلی هست که همه عاشق موسیقین. دانشمندها قبلاً فهمیدن که مدیتیشن ذهنآگاهی میتونه این تجربههای احساسی از موسیقی رو قشنگتر و شدیدتر کنه، اما این که دقیقاً چطور و برای چه سبکهایی از موسیقی یا برای آدمهایی که خودشون تو موسیقی حرفهای هستن، هنوز خیلی روش کار نشده بود.
حالا ماجرا چیه؟ اومدن ۶۳ تا دانشجوی چینی که خودشون موسیقی بلدن رو به صورت تصادفی به دو تا گروه تقسیم کردن:
- یکی گروهی که قبل از گوش دادن به آهنگ یه مدیتیشن ذهنآگاهی ده دقیقهای انجام میدادن (که بهش گفتن Mindfulness Music Group یا MMG)
- یکی دیگه فقط به آهنگ گوش میدادن و مدیتیشن نمیکردن (این گروه رو هم گذاشتن Music Listening Group یا MLG).
جالب اینجاست که آهنگهایی که انتخاب شده بودن از سه سبک مختلف پاپ چینی بودن: آر اند بی (R&B)، پاپ و فولک (Folk یعنی سنتی و محلی). بعد با یه سری پرسشنامههایی مثل Geneva Emotional Music Scale (GEMS – این یعنی مقیاس احساسی برای موسیقی)، Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ – خلاصه بگم یعنی اینکه چقدر آدم ذهنآگاه هست!) و Positive and Negative Affect Schedule (PANAS – یکی دیگه از ابزارهای سنجش احساسات مثبت و منفی) احساساتشون رو سنجیدن.
حالا نتیجه چی شد؟
اول از همه، تفاوت زیادی بین گروهها از نظر حس کلی یا میزان ذهنآگاهیشون قبل از تجربه دیده نشد. یعنی مثلاً گروههایی که قبلش مدیتیشن کردن یا نه، خیلی از نظر امتیاز کلی کارنامه احساسی یا ذهنآگاهی فرق نداشتن.
اما یه نکته خیلی جالب این بود که “نگرش زیباییشناسانه” (Aesthetic Attitude یعنی این که آدم چقدر از نظر هنری و زیباشناسی به آهنگ نگاه میکنه) یه جور بعد جدید توی تجربهی احساسی موسیقیه و دیدن هرچی نگرش زیباییشناسانه قویتر باشه، حس و حال آدم موقع گوش دادن قویتر میشه.
خب حالا مدیتیشن چه کرد؟ کسایی که ده دقیقه قبل از موزیک گوش دادن مدیتیشن انجام داده بودن، امتیاز بالاتری توی نگرش زیباییشناسانه و قضاوت زیبایی (Aesthetic Judgment – یعنی نظر دادن در مورد قشنگی موزیک) تو هر سه سبک گرفتن! یعنی مدیتیشن به شادتر شدن و عمیقتر شدن ارتباط احساسیشون با موزیک کمک کرد.
ولی یه نکته باحالتر! این تقویت تجربهی احساسی فقط برای آهنگ فولک چینی بود؛ یعنی مدیتیشن باعث نشد که مثلاً با پاپ یا آر اند بی احساس بهتری داشته باشن، اما با موسیقی فولک حسابی حالشون بهتر شد.
یه چیز دیگه هم فهمیدن: افرادی که مدیتیشن کرده بودن، موقع گوش دادن به موزیک هم حواس جمعتر بودن، هم گذر زمان رو جور دیگهای حس کردن (مثلاً انگار زمان کندتر یا سریعتر میگذره)، و حتی تسلط بدنیشون کمتر شده بود (حس ریلکسی بیشتری داشتن).
خلاصه، این تحقیق تونست نشون بده مدیتیشن ذهنآگاهی نه تنها روی تجربهی احساسی موسیقی تأثیر داره، بلکه شاید یه بعد جدید به اسم نگرش زیباییشناسانه رو هم وارد داستان میکنه. یعنی اگه دوست داری آهنگها رو عمیقتر حس کنی و با نگاه هنریتر بهشون برخورد کنی، یه مدیتیشن کوچیک قبلش شاید بتونه دنیات رو عوض کنه! 😉
منبع: +