تحلیل جدید DNA، امواج متعددی از آمیزش انسان-نئاندرتال را آشکار میکند و درک ما از تاریخ مشترک انسانها و نئاندرتالها را بازنویسی میکند. این پژوهش پیشگام، فرضیات قبلی در مورد تعامل و آمیزش انسان-نئاندرتال را به چالش میکشد.
روایت دیرینه تکامل انسان اغلب نئاندرتالها را به عنوان شاخهای جداگانه و منقرض شده از شجرهنامه انسانتباران به تصویر کشیده است. با این حال، پژوهشهای ژنتیکی اخیر، تصویری بسیار پیچیدهتر و درهمتنیدهتر از گذشته مشترک ما را ترسیم میکنند. یک مطالعه پیشگام، به رهبری جاشوا ایکی از دانشگاه پرینستون و منتشر شده در Science، امواج متعددی از آمیزش بین انسانهای اولیه و نئاندرتالها را آشکار میکند و فرضیات قبلی در مورد ماهیت و میزان تعامل آنها را به چالش میکشد. این کشف نه تنها درک ما از تکامل انسان را تغییر میدهد، بلکه ابزارها و تکنیکهای پیچیدهای را که اکنون برای کشف اسرار پنهان در DNA ما در دسترس هستند، برجسته میکند.
این پژوهش که توسط ایکی و تیمش رهبری میشود، از یک ابزار جدید یادگیری ماشین به نام IBDmix برای تجزیه و تحلیل ژنوم بیش از ۲۰۰۰ انسان زنده، سه نئاندرتال و یک دنیسوان استفاده کرد. این ابزار قدرتمند به محققان اجازه داد تا جریان ژنتیکی بین این گروهها را در طی یک دوره ۲۵۰،۰۰۰ ساله ردیابی کنند و بینش بیسابقهای در مورد تاریخ پیچیده آمیزش ارائه دهند. یافتهها نشان میدهد که جریان ژن یک رویداد واحد و مجزا نبوده، بلکه در امواج متعدد رخ داده است که نشاندهنده یک رابطه طولانی و پویا بین انسانهای اولیه و نئاندرتالها است.
این کشف، دیدگاه سنتی نئاندرتالها را به عنوان یک گروه متمایز و منزوی به چالش میکشد. در حالی که مستقیمترین اجداد ما تقریباً ۶۰۰،۰۰۰ سال پیش از دودمان نئاندرتال جدا شدند و ویژگیهای انسان مدرن حدود ۲۵۰،۰۰۰ سال پیش پدیدار شد، پژوهش جدید نشان میدهد که تعاملات، از جمله آمیزش، برای ۲۰۰،۰۰۰ سال دیگر، تا زمانی که نئاندرتالها سرانجام از سابقه فسیلی ناپدید شدند، ادامه یافت. این دوره طولانی تماس، سطحی از همزیستی و تعامل بسیار بیشتر از آنچه قبلاً تصور میشد را نشان میدهد.
پیامدهای این پژوهش فراتر از صرفاً تجدید نظر در جدول زمانی تعامل انسان-نئاندرتال است. همچنین به میراث ژنتیکی این رویدادهای آمیزش میپردازد. در حالی که مطالعات قبلی ردپایی از DNA نئاندرتال را در ژنوم انسان مدرن، عمدتاً در جمعیتهای خارج از آفریقا، شناسایی کرده بودند، این پژوهش جدید درک دقیقتری از چگونگی ترکیب این ماده ژنتیکی و تأثیر بالقوه آن بر تکامل انسان ارائه میدهد. امواج متعدد آمیزش احتمالاً به تنوع استخر ژنی انسان مدرن کمک کرده و ممکن است در سازگاری ما با محیطهای مختلف نقش داشته باشد.
یافتههای این مطالعه همچنین بر درک در حال تکامل خود نئاندرتالها تأکید میکند. نئاندرتالها که زمانی به عنوان موجوداتی وحشی و بیهوش به تصویر کشیده میشدند، اکنون به عنوان انسانتباران پیچیدهای با تواناییهای شناختی پیشرفته شناخته میشوند. آنها شکارچیان ماهر، ابزارساز بودند و حتی تکنیکهای پزشکی را نیز انجام میدادند که نشاندهنده سطحی از پیچیدگی است که کلیشههای قبلی را به چالش میکشد. این درک اصلاحشده، همراه با شواهد آمیزش گسترده، تصویری از یک تاریخ مشترک بسیار پیچیدهتر از آنچه قبلاً تصور میشد را ترسیم میکند.
پژوهش انجام شده توسط ایکی و تیمش نشاندهنده یک جهش قابل توجه در درک ما از تکامل انسان است. آنها با استفاده از ابزارهای پیشرفته تجزیه و تحلیل ژنومی و یادگیری ماشین، توانستهاند تصویری کاملتر و دقیقتر از رابطه ما با نئاندرتالها را کنار هم قرار دهند. کشف امواج متعدد آمیزش نه تنها روایت گذشته مشترک ما را بازنویسی میکند، بلکه قدرت مداوم پژوهشهای ژنتیکی را برای کشف اسرار منشأ انسان برجسته میکند. با پیشرفت مداوم فناوری، میتوانیم انتظار اکتشافات پیشگامانهتری داشته باشیم که ملیله پیچیده تکامل انسان را بیشتر روشن کند. داستان تعامل انسان-نئاندرتال به پایان نرسیده است و پژوهشهای آینده نوید آشکار کردن جزئیات جذابتری در مورد سفر مشترک ما را میدهد. استفاده از ابزارهای پیشرفته مانند IBDmix، همراه با پایگاه داده رو به رشد ژنومهای باستانی و مدرن، راه را برای درک عمیقتر از گذشته ما و شبکه پیچیده روابطی که ما را به عنوان یک گونه شکل دادهاند، هموار میکند. این پژوهش نه تنها به برخی از سؤالات دیرینه پاسخ میدهد، بلکه راههای جدیدی را برای تحقیق باز میکند و تحقیقات بیشتر در مورد سهم ژنتیکی خاص نئاندرتالها در انسان مدرن و مزایای تطبیقی بالقوه اعطا شده توسط این رویدادهای آمیزش باستانی را ایجاد میکند.
اگر به خواندن کامل این مطلب علاقهمندید، روی لینک مقابل کلیک کنید: the brighter side of news