هوش مصنوعی فقط تکنولوژیه؟ نه بابا! باید عملیات‌ات هم توپ باشه!

بذار یه چیزی رو اول کار بهت بگم: هر جا می‌ری، حرف از هوش مصنوعی (AI) هست! چه جلسه مدیریتی باشه، چه مهمونی شرکتی یا حتی توی رسانه‌ها… همه دارن درباره AI صحبت می‌کنن. جالبه بدونی طبق بررسی‌های گلدمن ساکس، تو سه‌ماهه دوم سال، حدود ۵۸٪ از شرکت‌های بزرگ S&P 500 تو جلسات مالی‌شون به AI اشاره کردن. یعنی واقعاً همه درگیرشن.

اما خب، حرف زدن یه چیزه، اجرا کردنش یه چیز دیگه! طبق یه تحقیق از MIT، فقط ۵ درصد پروژه‌های «هوش مصنوعی تولیدکننده» (Generative AI – مثلاً همین مدل‌هایی که خودشون می‌تونن متن یا عکس بسازن) تونستن سود واقعی و قابل اندازه‌گیری برای شرکت‌ها بیارن! پس بدونی، ۹۵ درصد این پروژه‌ها هنوز هیچ سودی نداشتن و فقط وقت و سرمایه خرج کردن.

پس چی شده که این همه شرکت انقدر توی AI عقب‌ان؟ جواب توی یه واژه‌ست: عملیات یا همون «عملیات اجرایی» (operational process)، یعنی همون کارای روتینی که هر روز تو شرکت انجام می‌شه.

داستان چیه؟ اکثر مدیرها از ترس جا موندن از رقبا، تند و تیز می‌خوان هوش مصنوعی رو وارد شرکت کنن. یعنی اصلاً طرف تو فاز بقا و رشد شرکت‌شه. اما این وسط یه اشتباه بزرگ می‌کنن: از یه‌سری پایه‌ها رد می‌شن! توی یه نظرسنجی شرکت لوسید، معلوم شده بیش از ۶۰٪ کارمندای شرکت‌ها فکر می‌کنن استراتژی هوش مصنوعی شرکت با واقعیت عملیات روزمره‌شون هماهنگ نیست. یعنی نقشه‌ها همیشه با زمین یکی نیست!

بذار راحت بگم: هوش مصنوعی با داده به‌هم‌ریخته هم کار می‌کنه، اما اگه عملیات شرکتت بی‌برنامه و شلخته باشه، فقط سردردت بیشتر می‌شه! جمله معروف بیل گیتس اینو خوب توضیح می‌ده: اگه کارات خوب و منظم باشه، اتوماسیون بهره‌وری رو چندبرابر می‌کنه؛ ولی اگه اوضاع به هم ریخته باشه، فقط خراب‌ترش می‌کنه!

حالا مشکل دقیقا کجاست؟ توی همون نظرسنجی، ۴۹٪ کارمندها گفتن که “فرآیندها یا اصلاً مستند نیستن یا هرج‌ومرجیه” و این باعث می‌شه کارها کند پیش بره. یه جورایی مشکل اصلی همین مرحله آخر اجرا کردنه؛ مثل همون چیزی که تو پیک موتوری بهش می‌گن «آخرین مایل» (last mile problem – یعنی رسوندن سفارش به دست مشتری که سخت‌ترین بخشه). توی AI هم، «آخرین مایل» یعنی این که هوش مصنوعی رو بیاری تو دل کارهای واقعی شرکتت.

واقعیت اینه که کلی مدل هوش مصنوعی قوی داریم، اما شرکتا نمی‌دونن چطور اینارو به دست کارمندایی برسونن که باید روزانه ازش استفاده کنن. اگه کارهای عملیاتی ثبت و مستندسازی نشه، این همه هوش مصنوعی فقط روی هوا می‌مونه!

یه داده جالب دیگه: فقط ۱۶ درصد کارکنان گفتن که فرآیندهاشون خیلی خوب مستندسازی می‌شه. دو مشکل اصلی هم اینه که یا زمان ندارن (۴۰ درصد گفتن) یا ابزار درست و حسابی ندارن (۳۰ درصد گفتن).

یه نمونه واقعی: یکی از مدیران یه شرکت خیلی بزرگ می‌خواست با AI بهره‌وری رو زیاد کنه، ولی هنوز با ابزارهای قدیمی ارتباطی کار می‌کرد که اصلا برای کار تیمی ساخته نشده بودن. خب، واضحه که بدون ابزار درست، حتی بهترین ایده‌ها می‌خوابه!

مسئله فقط تکنولوژی نیست! واسه اینکه هوش مصنوعی توی شرکت واقعا جواب بده، باید یه فضای مشترک داشته باشی که تیم‌ها دور هم جمع بشن، ایده بدن، برنامه‌ریزی کنن و تصمیم بگیرن. یعنی اون اصول اولیه پذیرش تکنولوژی: ابزار درست برای همکاری، برنامه‌نویسی و مستندسازی!

ولی حالا بریم سراغ یه مشکل مخفی ولی خیلی مهم: همکاری و مدیریت تغییر. نگاه به هوش مصنوعی تو هر رده سازمانی فرق می‌کنه. توی همون نظرسنجی، ۶۱٪ مدیران اصلی (C-suite) فکر می‌کنن استراتژی‌شون حساب‌شده‌ست؛ ولی این رقم برای مدیران می‌ره روی ۴۹٪ و برای کارمندای تازه‌کار می‌رسه به ۳۶٪! یعنی بین لایه‌های مختلف شرکت، یه جور فاصله دید هست.

ساخت استراتژی موفق هوش مصنوعی هم مث کار تیمی تو تولید محصوله: باید همه کنار هم بشینن، ایده بدن، اولویت‌بندی کنن و مسیر جلو رو مشخص کنن. به‌خصوص الان که خیلی‌ از شرکتا راه دورکار و هیبریدی (یعنی ترکیبی از حضوری و دورکاری) رو انتخاب کردن، ابزار دیجیتال برای همکاری از نون شب مهم‌تره.

خود ما یه بار برای تیم مدیران، با کمک هوش مصنوعی یه گزارش کامل و توپ جمع کردیم که سریع‌تر از حالت معمول آماده شد؛ اما این همه ماجرا نبود! بعدش باز باید جلسه بذاریم، بحث کنیم، وظایف تقسیم بشه و تصمیمات نهایی ثبت و مستندسازی بشه.

طبق نظر سنجی، ۲۳٪ گفتن همکاری بین کارمندها مانع اصلی انجام کارای پیچیده‌ست. یعنی مردم دوست دارن تغییر کنن، اما وقتی همکاری تیمی درست نباشه، کل پروژه هوش مصنوعی لنگ می‌مونه.

در آخر، استارت موفق هوش مصنوعی و بهره‌وری فقط بستگی داره به اینکه عملیاتت چقدر ساختار داره. توی یه سوال، کارمندها گفتن بزرگترین نیازهاشون واسه پذیرفتن AI ایناست: همکاری در اسناد (۳۷ درصد)، مستندسازی فرآیندها (۳۴ درصد) و جریان کاری تصویری (۳۳ درصد). یعنی ببین، هیچ کس نگفت AI بهتر یا مدل جدیدتر می‌خوایم! تکنولوژیش هست، فقط دنبال ابزار و زیرساخت درست‌حسابی‌ان.

در نهایت: هوش مصنوعی فرصت عجیبیه واسه اینکه شرکت‌ها بهره‌وری و رقابت‌پذیری‌شونو چند برابر کنن. اما عجله تضمین موفقیت نیست! شرکت‌هایی که روی عملیات عالی سرمایه‌گذاری کنن، مخصوصا همین «آخرین مایل»، برنده واقعی می‌شن.

(این محتوا رو شرکت لوسید ساخته، نه تحریریه MIT Technology Review!)

منبع: +