خب بگذارید براتون یه داستان عجیب از قلب منطقه پاتاگونیا تو شیلی تعریف کنم، چون مطمئنم مغزتونو قلقلک میده! ماجرا اینه که نیمهشبِ ۲۱ ژانویه، ساعت ۱۲:۲۲ (به وقت محلی)، یکی از اون دوربینهای تلهای مخصوص ثبت حیات وحش، که توسط دانشگاه ماگالانس (UMAG) نصب شده بود، توی تاریکی مطلق یک مرتع خیلی دورافتاده، در عرض فقط دو ثانیه، سه تا عکس گرفته که نورهایی خیلی قوی رو نشون میده که دارن بهسمت پایین حرکت میکنن.
همه هنگ کردن! هیچکس نمیتونست بفهمه این چیه. الیخاندرو کوش، یکی از زیستشناسای پروژه گفت: «دوربین از لب یه علفزار که حسابی هم از جاده دور بوده و روبهجای صاف و بدون شیب بوده عکسا رو گرفته. ظاهراً این نورها اول دور بودن، بعد نزدیکتر میان و جلوی دوربین میمونن و یه جوری چشم دوربینو میزنن، طوری که انگار دارن پایین میان.»
این دوربینا توی یه پروژه به اسم «پایههای عمومی» پخش شدن. معنی Camera Trap همون دوربین مخفیای خاصیه که برای دیدن حیوانای وحشی تو طبیعت میذارن و خودش خودکار عکس میگیره. هدف پروژه هم دنبال کردن حیوانای زمینی، مخصوصاً گربهسانانه. تازه این پروژه از نوامبر ۲۰۲۳ شروع شده و تا الان حداقل ۳۶۵هزار عکس و فیلم جمع کردن. اما فقط این سهتا عکس، اون نورای عجیب رو نشون میده!
بعدش دانشگاه UMAG عکسا رو فرستاد برای کلی جا، از اداره هوانوردی غیرنظامی شیلی (که یه جور سازمان هواپیمایی یا هواشناسیه)، تا موزه یوفو لا سرنا (یعنی موزه اشیای پرنده ناشناس، یا همون UFO)، و حتی چند تا آدم متخصص که رو پدیدههای هوایی عجیب کار میکنن.
توضیحای احتمالی زیادی مطرح شد: از اینکه شاید یه عنکبوت دم لنز دوربین اومده باشه! تا اینکه مثلاً «پلاسموئید» باشه؛ پلاسموئید یعنی بستهای از پلاسما (یه جور گاز باردار که تو شرایط خاص تو طبیعت بهندرت دیده میشه، یه مثالش Ball Lightning یا صاعقه کروی خودمونه که خیلی نادره). اما حقیقت اینه که هیچکدوم از کارشناسا نمیتونن جواب قطعی بدن؛ هنوز توضیح قانعکنندهای نداریم.
یه نکته باحال اینه که این اولین باره اینجور نورای عجیب تو یه پروژه علمی واقعی، ثبت و ضبط شده. رودریگو براوو، یکی دیگه از اعضای پروژه میگه چون پروتکلهای خیلی سختی برای دوربینا هست و سنسور حرکت و دید مادون قرمز دارن، اصلاً امکان تقلب یا خرابکاری نیست! تا حالا چند بار گزارش نورای عجیب از اون منطقه اومده بود، اما این اولینباریه که عکسی در کاره.
یه چیزی هم هست، مردم بومی ماپوچه از زمانهای قدیم درباره «نورهای بد» صحبت میکنن، میگن اینا نوعی روح یا انرژی عجیبه که تو صحراها ظاهر میشه. شاید همون چیزی که دوربین گرفته، یه جور ثبت علمی از همون باور قدیمیه.
اما اگه این نورها همون «نورهای بد» باشن، اصلا چی هستن؟ آیا واقعا میشه گفت اینا UAP (Unidentified Aerial Phenomena) بودن؟ UAP یعنی هر پدیدهی هوایی که نمیدونیم چیه، مثلاً گاهی پرنده جاسوس، یا بالن هواشناسی یا حتی چیزایی مثل جرقه های پلاسما. اسناد پنتاگون هم بعضی وقتا نورهای مشابه رو گزارش کردن.
برای اینکه مطمئن شن، عکسا و فیلم رو دادن به فردی الکسیس که کارش تحقیق درباره یوفوهاست، تو برنامههای تلویزیونی دانشگاه کاتولیک والپارایسو. اون کلی تحلیل فوتوفیزیکی و طیفی انجام داد و آخرش گفت: فقط یه «تحریک نوری» واقعی میبینیم، بقیهش بازتاب داخلی لنزه. یعنی حتی اگر چیزی شبیه دوتا نور تو عکس هست، یکیش فقط اثر لنزه. خودش مشکوک شده که این نور ممکنه یه پلاسموئید باشه، یعنی حبابی پر از گاز یونی که مدت کوتاهی ثابته و معمولاً موقع طوفان دیده میشه (مثلا همون Ball Lightning). ولی مشکل اینه که اون شب اصلاً خبری از طوفان و برق نبود! دما هم فقط ۸ درجه سلسیوس بود!
مثلا اون «پلاسموئیدهای مرموز هسدالن» تو نروژ هم یه چیز مشابه اینن؛ نورایی که هنوز دانشمندا درست نمیدونن چیه. بعضی وقتا به خاطر تغییر لحظهای میدان مغناطیسی زمین به وجود میان، ولی هنوزم واسه همه سوال باقیه.
تو یکی از گزارشا، فردی الکسیس حتی محاسبه کرد که اگه فرض کنیم این یه شی پرنده بوده، سرعتش میشه نزدیک ۹۵۰ کیلومتر بر ساعت، یعنی تقریبا هفتدهم سرعت صدا! البته نه اینکه قطعا یه شی بوده باشه، چون بعضی پلاسماها هم میتونن با سرعت بالا تکون بخورن.
از اون طرف موزه یوفوی لا سرنا هم یه تیم دیگه فرستاد تا بررسی کنن. اونا گفتن تو اولین عکس یه چیزی شبیه حشره یا عنکبوت اون کنار معلومه ولی تو دوتای بعدی خب دیگه اون نیست! شاید اون حشره سنسور حرکت دوربینو فعال کرده باشه (چون دوربینا با حرکت روشن میشن)، اما چرا نور به اون شدت دیده میشه؟! کریستین ریفو، مدیر این موزه، گفت حتی دوربینای تلهای حواسشون به خطاهای رایج مثل لیزر یا حشره هست و سیستمشون طوریه که اشتباها تحریک نشن. با این وجود، همه تیم هنوز حسابی گیج هستن.
در نتیجه، موزه یوفو تصمیم گرفته خودش میدانی بره اون منطقه، آزمایش عملی کنه و شرایط محیط و نور و حتی خاک و شرایط جوی رو بررسی کنه تا دادههای بیشتری جمع کنن، شاید تهش بفهمن جریان چیه!
یه نکته باحالتر اینکه به جز اون عکسا، بقیه عکسا و ویدئوهایی که تو حالت عادی اون دوربین گرفتن ـ نه روز و نه شب، نه تو شرایط جوی خاص، هیچ چیزی غیرمعمول توش نبوده. هیچ ساخت و ساز یا نشونه انسانی هم اون دور و بر نیست به جز یه حصار ساده.
قرار شده پروژه پایش این دوربینا حداقل ۱۰ سال دیگه هم ادامه پیدا کنه و دوربینای بیشتری نصب کنن به امید اینکه دوباره از این نورهای خاص بتونن عکس بگیرن. رودریگو براوو میگه این روحیهی کنجکاوی دانشمنداست: «کلاً کار ما پیدا کردنشه؛ باید بفهمیم تو طبیعت واقعاً چه خبره!»
فعلاً رمز و راز این نورها حل نشده باقی مونده و دانشمندا و طرفدارای پدیدههای هوایی ناشناس دست به دست هم دادن تا ته ماجرا رو دربیارن. حالا شما چی فکر میکنید؟! واقعا کار یه روح بوده یا کدوم سناریو به نظرتون محتملتره؟
منبع: +