تفاوت بین گِروو و گیرا بودن آهنگ‌ها رو چطور بفهمیم؟

خب بذارید یه چیزی رو همین اول کار روشن کنم: توی دنیای موزیک، دو تا واژه خیلی پرکاربرد داریم، یکی “گِروو” (Groove) و یکی دیگه “گیرا بودن” یا همون Catchiness! حالا هر دوشون خیلی مهم هستن، مخصوصاً تو آهنگای پاپ که ما همیشه دنبال اینیم یه ملودی تا چند روز تو ذهنمون گیر کنه، یا هی باهاش سر و تکون بدیم!

حالا دانشمندها اومدن یه تحقیقی انجام دادن تا بفهمن فرق “گِروو” و “گیرا بودن” چیه، کی‌ها با هم هستن و کی‌ها راهشون جدا میشه. اصلاً فازشون این بوده بفهمن کِی گِروو و گیرا بودن موزیک دست به دست هم میدن و کِی نه!

قبل از هر چیز، بذار توضیح بدم:

  • گِروو یعنی اون حسی که دلت می‌خواد یه دفعه با موزیک حرکت کنی، پا تکون بدی یا دست بزنی.
  • گیرا بودن هم یعنی همون چیزی که موزیکو می‌چسبونه تو مغزت و دیگه ولت نمی‌کنه!

حالا دانشمندها اومدن تو این تحقیق، یه کار باحال کردن: از ۹۲ نفر خواستن به ۵۴ تا تیکه آهنگ گوش بدن—آهنگ‌هایی که با هوش مصنوعی (AI) ساخته شدن و استایل (سبک)، سرعت (تمپو)، و مدت زمانشون فرق می‌کرد. مثلاً یه سری آهنگ فقط یک ثانیه بودن و یه سری ده ثانیه! بعدشم از همه پرسیدن “چقدر دلت می‌خواد با این آهنگ برقصی؟” و “چقدر این آهنگ گیره و تو مغزت می‌مونه؟”

یه نکته جالب که تو این تحقیق دیدن این بود که حتی قطعات یک‌ثانیه‌ای هم باعث میشد آدما کمی دلشون بخواد تکون بخورن، اما خب نه به اندازه ده‌ثانیه‌ای‌ها. ولی درباره گیرا بودن، خیلی جالب بود چون تقریباً نمره‌ها واسه یک و ده ثانیه شبیه بودن—یعنی موزیک لازم نیست خیلی طولانی باشه تا تو ذهنت بمونه!

حالا چرا این مهمه؟ چون قبلاً فکر می‌کردن گِروو نیاز به این داره که موسیقی اونقدر تکرار و نظم (مِتر) داشته باشه که آدم حس حرکت کنه، ولی گیرا بودن حتی تو یه لحظه هم می‌تونه بزنه به مغزت!

یه چیز باحال دیگه این بود که این دو تا فاکتور—گِروو و گیرا بودن—با اینکه ارتباط دارن، ولی همیشه با هم حرکت نمی‌کنن. مثلاً موزیکی که خیلی ریتمیکه (ریتمیک یعنی ضرب‌آهنگ‌هاش مشخص و تکون‌دهنده‌ست) و تمپوی بالایی داره، معمولاً بیشتر آدم رو به حرکت میاره تا اینکه گیرا باشه. از طرف دیگه، موزیکی که سریع یادت می‌مونه (قابل‌شناسی بالا یا recognizability)، لزوماً باعث نمیشه بخوای باهاش برقصی.

به عبارتی، یه آهنگ می‌تونه خیلی هم تو مخ بره ولی اونقدر حسِ حرکت نده، یا برعکس! و جالبه که چهار تا از ۱۳ سبکِ موسیقی محبوب که تو تحقیق بررسی شدن، فقط روی گیرا بودن تاثیر داشتن و نه روی تمایل به حرکت؛ یعنی کاملاً جدا عمل می‌کردن.

از لحاظ فنی، دانشمندا ۱۸ تا ویژگی صوتی (Audio Features) مختلف آهنگا رو هم بررسی کردن—یعنی مثلاً بلندی صدا، پیچیدگی ریتم و این جور چیزا. از این هجده‌تا، فقط سه‌تا ویژگی بودن که فقط رو یکی از این دوتا حس تاثیر داشتن.

در کل نتیجه تحقیق این شد که گرچه ارتباطی مثبت بین گروو و گیرا بودن هست، ولی این رابطه به مدت آهنگ و یک‌سری ویژگی‌های موسیقیایی بستگی داره و می‌تونن کاملاً از هم جدا شن.

خلاصه بخوام بگم: اگه دقت کنیم، این موضوع کمک می‌کنه بفهمیم چرا بعضی آهنگا میشن Earworm (همون آهنگ‌هایی که ول‌مون نمی‌کنن!) اما شایدم اصلاً به دلت نشینن که باهاشون بجنبی و برقصی. یا شاید فقط واسه یک لحظه کوتاه تو مغزت قفل بشن و بعد برن! این یعنی دنیای موزیک خیلی پیچیده‌تر و جذاب‌تره از چیزی که فکر می‌کنیم!

منبع: +