چی باعث میشه دانش‌آموزا خودشون به خودشون فیدبک بدن؟ یه نگاه ساده و خودمونی با یه مدل رفتاری مشهور!

حتماً برات جالب بوده که بدونی چرا بعضی دانش‌آموزا خودشون سراغ گرفتن و چک‌کردن نظر و فیدبک در مورد کاراشون میرن و بعضیا اصلاً حال و حوصله‌شو ندارن! خب این قضیه خیلی به یادگیری‌مون ربط داره؛ یعنی اگه بتونیم خودمون از کارمون انتقاد کنیم یا نظر بدیم، کلی جلو میفتیم و ذهنمون قوی‌تر میشه.

حالا اینجا دانشمندها اومدن و با استفاده از یه مدل معروف به اسم Theory of Planned Behavior که بهش TPB هم میگن (یعنی “نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده”، که در واقع توضیح میده چرا آدما یه کاری رو انجام میدن یا نه)، سعی کردن بفهمن دقیقاً چی باعث میشه دانش‌آموزا خودشون به خودشون فیدبک بدن. توی این تحقیق ۱۳۱۱تا دانش‌آموز چینی شرکت داشتن و کلی سؤال ازشون پرسیدن تا بفهمن چه عواملی روی این قضیه تاثیر داره.

این مدل چندتا عامل مهم رو بررسی می‌کنه: یکی نگرش یا attitude، یعنی اینکه اصلاً دانش‌آموز نگاهش به فیدبک دادن به خودش چیه و چقدر این کارو باارزش می‌دونه. دوم “subjective norms”، یعنی همون فضایی که اطرافیان و دوستا ایجاد می‌کنن و روی باور آدم تاثیر می‌ذارن – مثلاً اگه همه رفیقات کار خفنی میدونن که فیدبک به خودت بدی، تو هم بیشتر سمتش میری. سومیش هم “perceived behavior control”، که یعنی دانش‌آموز فکر می‌کنه خودش می‌تونه این کار رو واقعاً انجام بده یا نه (مثلاً حس می‌کنه بلده یا می‌تونه وقت بذاره).

جالبش اینجاست که اینا رو با یه مدل ریاضیاتی به نام Structural Equation Modeling یا همون مدل معادلات ساختاری زیر ذره‌بین بردن (این یه روش آماریه واسه بررسی اینکه عوامل مختلف چطور روی همدیگه تاثیر دارن). نتیجه؟ نگرش، فضای اطرافیان (subjective norms) و کنترل رفتاری همشون تاثیر زیادی داشتن تو اینکه دانش‌آموز انگیزه و قصدش رو برای خودفیدبکی پیدا کنه. ولی وقتی پای عمل وسط میاد، بیشتر این “perceived behavior control” (یعنی اینکه فکر کنه می‌تونه انجامش بده) و اون قصد اصلیه بود که رو رفتار واقعی تاثیر گذاشتن. یعنی اگه دانش‌آموز حس کنه دست خودش نیست یا نمی‌تونه، خیلی به ندرت واقعاً این کار رو میکنه حتی اگه بقیه عوامل مثبت باشه.

یه نکته بانمک دیگه اینکه دانشمندها سراغ فضای کلاسی یا Class Climate هم رفتن و دیدن اینکه این فضا (چه تو سطح فردی، چه جمعی: این دوتا یعنی CCI و CCG که به ترتیب فضای تجربه‌شده توسط هر فرد و فضای مشترک کل کلاس بود) هیچ تاثیر جدی‌ای تو انگیزه برای خودفیدبکی نداشت، ولی رو خود فیدبک دادن رفتار دانش‌آموزا تاثیرش نصف‌ونیمه بود.

در کل این کار نشون داد که اگه معلم‌ها یا مدرسه‌ها می‌خوان بچه‌ها رو به خودفیدبکی ترغیب کنن، باید اول فکری به حال نگرش و احساسِ توانایی خود دانش‌آموزا بکنن، نه اینکه فقط جو کلاس رو تغییر بدن. این هم واسه مهارت «فراشناختی»، یا همون metacognitive skills که یعنی آدم بتونه فکرِ فکر کردن خودش رو رصد کنه و یادگیری مادام‌العمر که کل عمر به درد می‌خوره، خیلی مهمه. پس اگه خودت اهل این کاری، بدون کلی امتیاز برای رشد شخصی‌ات داری جمع می‌کنی!

منبع: +