خب، اگه تا حالا از خودتون پرسیدین که چی میشه بعضیا واقعاً با درس خوندن کیف میکنن و تا تهش میرن، این مقاله دقیقاً درباره همین کنجکاویه! یه تیم تحقیقاتی تو چین اومدن سه تا بحث مهم رو زیر ذرهبین گذاشتن و خواستن بفهمن که چطور این سهتا روی درگیر شدن دانشجوها با درسهاشون اثر میذارن: «ذهن رشدگرا»، «پشتکار درسی» و «خودکارآمدی تحصیلی».
حالا اینا یعنی چی؟
- ذهن رشدگرا (Growth Mindset): یعنی اینکه باور داشته باشی با تلاش و یادگیری میشه باهوشتر شد و پیشرفت کرد، نه اینکه فکر کنی یه چیزایی فقط به ژنتیک و شانس ربط داره.
- پشتکار (Grit): یعنی اون حالی که آدم حتی وقتی اوضاع سخت میشه، ول نمیکنه و دوباره از نو شروع میکنه. راحت نمیبره!
- خودکارآمدی تحصیلی (Academic Self-Efficacy): یعنی این حس که “من میتونم!”— اعتماد به نفس برای انجام کارهای درسی و رسیدن به هدف.
حالا داستان تحقیق اینطوریه که نزدیک به ۵۹۰ تا دانشجو رو از سه تا دانشگاه متفاوت تو چین انتخاب کردن. اول یه سری پرسشنامه ازشون گرفتن تا بفهمن هرکدوم چقدر این ویژگیها رو دارن. بعدش سراغ مدلسازی معادله ساختاری (SEM) رفتن که خلاصهش یعنی با دادهها بازی کنن تا بفهمن این سه عامل چطور به هم ربط دارن و چی رو پیشبینی میکنن.
ولی فقط به پرسشنامه راضی نشدن! اومدن با چند گروه کوچک هم گپ و گفت داشتن که بهش میگن مصاحبه گروهی (Focus Group) و برای عمق دادن به کارشون، ۳۰ نفر هم به مدت ۱۴ روز باید هر روز خاطرهنویسی لحظهای کنن؛ اینو میگن “ارزیابی لحظهای محیطی” (Ecological Momentary Assessment یا EMA) یعنی عملاً همون لحظه که یه حسی داشتی یا یه اتفاقی افتاد، یادداشتش کنی.
نتایج چطور بود؟
-
همهچی نشون میداد کسایی که ذهن رشدگرا دارن و پشتکار بیشتری نشون میدن، معمولاً خودشون رو باور دارن و همین باعث میشه بیشتر با درسشون درگیر بشن. یعنی ذهنیت رشد و پشتکار بهطور غیرمستقیم و از طریق خودکارآمدی، باعث میشن آدم با انگیزهتر درس بخونه و وقت بذاره.
-
توی مصاحبهها سه تا نکته اساسی دراومد: یکی اینکه بچههایی که چالش رو به چشم فرصت یادگیری میبینن، بیشتر با درسشون حال میکنن. دوم اینکه اونایی که به خودشون اعتماد دارن، سریعتر سراغ یادگیری و امتحان چیزای جدید میرن. سوم هم اینکه عوامل فرهنگی—مثلاً سبک زندگی، خانواده، یا حتی رقابتهای جامعه چینی—خیلی تو انگیزه و هدف داشتن اثر میذاره.
-
دفترچههای EMA هم یه نکته باحال نشون داد: اینکه این لحظهای که حس میکنی “بلدم” یا “میتونم”، همون لحظه باعث میشه سریع بری سراغ درس یا برعکس اگه حسش نباشه، کلاً بیخیالش میشی!
در کل، حرفی که تحقیق میخواد بزنه اینه که باید سراغ تقویت ذهن رشدگرا، پشتکار و مخصوصاً باور به خود رفت تا دانشجوها بیشتر پای درسشون بمونن و لذت ببرن. تازه، نیاز داریم تو طراحی برنامهها برای یادگیری، حواسمون به فرهنگ هر منطقه و لحظهلحظه حس و حال دانشجوها هم باشه تا نتیجه دقیقتری بگیریم.
پس اگه دانشگاه میری یا با دانشجوها سر و کار داری، یادت باشه این سهتا عامل رو جدی بگیری! شاید همین چیزای به ظاهر ساده، سرنوشت درسی رو رقم بزنه!
منبع: +